لحظات انتخاب، لحظاتی حساس هستند؛ چرا که با تصمیم گیری درباره روش یا موضوعی خاص، فرد سرنوشت خود را رقم میزند. همان طور که بارها در این نشریه، به روشهای گوناگون بیان شده است، عوامل متعددی بر انتخاب رشته دانشگاهی افراد تاثیر میگذارند. بعضی از این عوامل به فرد و برخی دیگر به جامعه برمیگردند؛ در این میان، از آنجا که دانشآموز در این دوره پس از انتخاب رشته، شروع به ساختن سرنوشت خود میکند و آینده خود را طرح ریزی میکند، انگیزه برای تلاش و فعالیت، از اهمیت بسیار ویژهای برخوردار است.
دانش آموزی که به رشتهاش علاقه دارد و تصویر نسبتاً روشنی از آینده شغلی خود دارد، انگیزه بیشتری نسبت به دانش آموزی که بدون علاقه و اطلاع، با اجبار و تحمیل، رشته ای را میخواند، خواهد داشت. دانشآموز باید، با استفاده از منابع آگاهی و شناخت، شامل: کمک گرفتن از مشاور، معلمان، والدین، کتابها و دیگر منابع در قالب روش علمی، اطلاعات کافی را در این زمینه جمعآوری کند و استعداد و علایق واقعی خود را با مشورت مشاور یا والدین، بیشتر بشناسد و جهتگیری شغلی خود را معلوم نماید و سپس به انتخاب رشته بپردازد.
علاقه، منبع انرژی ما در رسیدن به هدف یا اهدافی است که از تحصیل در یک رشته خاص دنبال میکنیم. همچنین علاقه، یکی از مهمترین معیارهای انتخاب رشته است و هیچ کس غیر از داوطلب، نسبت به شناخت علایق خود آگاه نیست و سایر منابع برای وی در واقع نقش مشورتی دارند؛ زیرا این عامل، فرد را در رسیدن به اهداف بلندمدت در آینده، هدایت و یاری میکند. توصیه میشود چنانچه داوطلبان به رشته ای علاقه ندارند، تنها به خاطر فشار محیط و عوامل بیرونی، از جمله کسب شهرت و اعتبار، آن را اصلاً انتخاب نکنند؛ زیرا مطمیناً در آن رشته موفق نخواهند شد؛
بنابراین، «باید رشته ای را انتخاب کنید که به آن علاقه داشته باشید.» این جمله، از مهمترین و درستترین معیارها برای انتخاب رشته به شمار میرود؛ اما باید توجه داشت در صورتی علاقه به رشته میتواند فرد را در انتخاب رشته صحیح یاری کند که از رشته های تحصیلی و مراکز آموزشی آگاهی و شناخت کامل داشته باشد. شناخت و آگاهی داشتن از رشته تحصیلی، سبب ایجاد انگیزه در فرد میشود. بعضی از افراد نسبت به رشته ها و دانشگاههایی ابراز علاقه میکنند، ولی وقتی در آن رشته یا دانشگاه موردنظر مشغول به تحصیل میشوند، احساس می کنند که در انتخاب خود دچار اشتباه شدهاند. دلیل بروز این امر، نداشتن اطلاع و آگاهی مناسب از رشته های تحصیلی و مراکز آموزشی است.
همچنین در راستای توجه به علاقه در انتخاب رشته، سؤال های زیادی مانند نمونههای زیر در ذهن ایجاد میشود:
– علاقه مهمتر است یا بازار کار آن رشته؟
-بین این دانشگاه و رشتهای که به آن علاقه ندارم و آن دانشگاه و رشتهای که به آن علاقه دارم، کدام را انتخاب کنم؟ حتی به فرض شهرت و اعتبار این دانشگاه در میان اقوام ، آشنایان و جامعه!
– آیا مرور زمان، علاقه را به همراه میآورد؟
– آیا رشته مورد علاقه برابر است با درآمد بیشتر؟
و سؤال های دیگری از این دست که، همه و همه، به علاقه و هدف اصلی فرد از انتخاب رشته ،دانشگاه و اصولاً ادامه تحصیل در مقطع تحصیلات عالی در رشته ای خاص برمی گردد.
برای پاسخ به این پرسشها، طبیعتاً باید به سؤال اصلی جواب مناسبی داد: اینکه در زندگی به چه چیز علاقه دارید؟ مساله اینجاست که علاقه در حال تغییر دایم است، و همان طوری که علایق گذشته ما با علایق امروزمان متفاوتند، این علایق با علایق ۱۰ سال آینده ما نیز متفاوت خواهند بود؛ بنابراین، سؤال را باید این گونه مطرح کرد: به چه چیزی علاقه خواهم داشت؟ آیا علاقه ای که در گذشته داشتهام، اکنون چنین علاقهای را نیز دارم و با اطمینان میتوانم بگویم که در آینده هم آن علاقه را خواهم داشت؟