با لحظات سخت کلاس و مدرسه چه کنیم؟
حتماً شما نیز میپذیرید که نمیشود تمامی لحظات حضور در محیط مدرسه و کلاس درس، شیرین و دوست داشتنی باشد؛ زیرا دهها دانشآموز، با فرهنگها و دیدگاههای مختلف، در یک کلاس درس مینشینند و روحیات و نحوۀ تدریس دبیران نیز با یکدیگر متفاوت است؛ از سوی دیگر، قوانین و مقررات مدرسه، گاه به مذاق عدهای خوش نمیآید؛ از همین رو، هر دانشآموزی گاه و بیگاه در محیط مدرسه با چالشهایی روبرو میشود؛ چیزی که در آینده در محیط دانشگاه و کار نیز شاهد آن خواهد بود.
اما اگر میخواهید این روزها با فشار روحی کمتری روبرو شوید، لازم است که بتوانید خشم خود را کنترل کنید. خوب است بدانید که همۀ احساسات منفی آدمی ـ دیر یا زود ـ به خشم، که احساس منفی نهایی است، میانجامد. تمام ترسها، تردیدها، حسرتها و رنجشها، سرانجام به خشم تبدیل میشوند؛ پس چنین عصبانیتی از درون هدایت میشود و شما را از لحاظ جسمی و عاطفی بیمار میکند و در ظاهر هم روابطتان را با دیگران بر هم میزند.
یکی از بدترین جنبههای خشم این است که هرچه بیشتر عصبانیتتان را بروز دهید، مثل آتش مهارنشدنی، این عصبانیت شعلهورتر میگردد، و در نهایت بیشتر صدمه میبینید و طولی نمیکشد که خشم در شما به صورت عادت در میآید و با جزییترین حادثهای عصبانی میشوید و احساس میکنید که خشم و ابراز آن، برای شما به شیوۀ طبیعی اندیشیدن و احساس کردن تبدیل شده است.
پادزهر این حس منفی، بسیار ساده و اثربخش است. فقط لازم است هر وقت که به هر علتی عصبانی یا غمگین هستید، چند بار به خود بگویید: «من مسؤولم! من مسؤولم! من مسؤولم!» به این ترتیب میتوانید احساس منفی را بیدرنگ در وجود خود از بین ببرید.
بنا بر قانون جایگزینی، ذهن هر بار فقط میتواند یک اندیشه را در خود نگه دارد. ذهن قادر است حس مثبت مسؤولیتپذیری شخصی یا احساس منفی خشم و غم را در خود حفظ کند؛ اما نگه داشتن هر دو آنها در آنِ واحد، امکانپذیر نیست، و در این میان، حق انتخاب با شماست که کدام را بخواهید.
توجه داشته باشید که تنها چیزی در عالم میتوانید بر آن تسلط داشته باشید، محتوای ضمیر خودآگاهتان است. اگر ترجیح میدهید به جای داشتن هر نوع اندیشۀ منفی، که موجب اندوهتان میگردد، تفکر مثبت «من مسؤولم !» را در ذهنتان نگه دارید، به انسانی مثبت اندیش، خوش بین و کاملاً مسلط تبدیل میشوید.
برای مثال، دانشآموزی که در ابتدای این متن خاطرهای از او ذکر شد، اگر به جای احساس ناکامی و خشم نسبت به دبیر قانونمند، میپذیرفت که وی مسؤول پذیرش قوانین کلاس و آمادگی برای یک حضور موفق در آزمون سراسری است، ناراحت و عصبانی نمیشد و به جای درک این حس نامطلوب، خرسند میشد که نکات منفی و بازدارندۀ خود را شناخته است و زمان لازم را برای برطرف کردن آنها دارد.