* مریم، داوطلب آزمون سراسری سال گذشته، تا بهمن ماه، آن‌گونه که باید، درس نخوانده بود و وقتی بهمن ماه به فکر درس خواندن افتاد، وحشت از حجم درس‌های نخوانده آن‌قدر او را نگران کرد که بیشتر شب‌هایش به گریستن و اظهار ناراحتی می‌گذشت و مدام می‌گفت: «ای کاش می‌توانستم به تیر ماه برگردم تا به جای وقت تلف کردن، درس بخوانم!» گاهی نیز کادر مدرسه را متهم می‌کرد که برنامه‌ریزی درستی نداشته‌اند و برای همین او نتوانسته است به درس‌هایش برسد، و البته خانواده‌اش نیز متهم بودند که شرایط و وسایل آرامش و آسایش او را در خانه برای مطالعه‌اش فراهم نکرده‌اند. او که ایمانی به توانایی‌های خود و امکان پیشرفت کردن، نداشت، مدام دنبال راه‌های جنبی که برخی از آموزشگاه‌های آزاد تبلیغ می‌کردند، می‌رفت تا طبق گفتۀ آنها بتواند، بدون مطالعه دقیق و لازم، به نتیجه مورد نظرش دست یابد، و در نهایت نیز رتبه‌اش در آزمون سراسری، بسیار بدتر از تصوراتش گردید و نتوانست در هیچ یک از رشته محل‌های با آزمون پذیرفته شود.
می‌خواهیم بگوییم که خودتان را در مقابل مشکلات، از زاویه‌ای در نظر بگیرید که بتوانید کاری را انجام دهید؛ وگرنه غر زدن و ناله و شکایت کردن، چیزی را بهتر نمی‌کند.
 لطفاً همین الان، نگرانی‌های خودتان را روی برگه‌ای بنویسید و ببینید که کدام یک در حلقۀ  نگرانی (جایی که نمی‌توانید کاری برایش انجام بدهید و باید بپذیرید) قرار دارد و کدام یک در حلقۀ نفوذ (جایی که می‌توانید با اقدام، تلاش و تجسم خلاق، کاری برایش انجام بدهید) قرار دارد. بعد از دسته‌بندی کردن نگرانی‌هایتان، هر جایی را که نمی‌توانید کاری برایش انجام بدهید و از عهده‌تان خارج است، در لیستتان خط بزنید و دیگر نگرانش نباشید، و هر جایی را که می‌توانید کاری هر چند کوچک برایش انجام بدهید، در لیستتان مشخص کرده و در آن مورد، اقدام کنید و مطمین باشید که همۀ ما مسؤول زندگی خود هستیم (قابلیت پاسخگویی داریم) و می‌توانیم با کوشش در راه هستی خویش (آنچه هستیم) به طرزی مؤثر بر اوضاع و شرایط خود تاثیر بگذاریم.