Archives : کارنامه

  • گفت و گو با روژتا آزادی، رتبه یک کشوری گروه آزمایشی هنر در کنکور سراسری سال ۹۹

    وقتی صحبت از آزمون سراسری هنر می‌شود، تعدادی از داوطلبان تصور می‌کنند که کافی است به یک کارهنری علاقه‌مند باشند تا در این آزمون موفق گردند. شاید شناور بودن این آزمون برای داوطلبان آزمون سراسری، باعث شده است تا چنین تصوری برای آنها ایجاد شود که برای شرکت در آزمون سراسری هنر، نیاز به مطالعۀ خاصی نیست و می‌توان با داشتن اطلاعات عمومی، در آزمون سراسری این گروه آزمایشی رتبۀ قابل قبولی کسب کرد؛
    این در حالی است که داوطلبان گروه آزمایشی هنر باید ده‌ها کتاب هنرستانی و همچنین کتاب‌هایی فراتر از کتاب‌های دورۀ هنرستان را مطالعه کنند تا بتوانند در این آزمون موفق گردند. با روژینا آزادی، رتبۀ یک کشوری گروه آزمایشی هنر آزمون سراسری سال ۱۳۹۹ در همین زمینه گفت و گو کردیم و او دربارۀ مسیر دشوار داوطلبان آزمون سراسری این گروه آزمایشی و اینکه البته «خواستن، توانستن است» با ما سخن گفت. با سپاس از این عزیز، نظرتان را به این گفت و گو جلب می‌کنیم.
    * خانم آزادی! مهم‌ترین نکته‌ای که برای همۀ داوطلبان گروه آزمایشی هنر مهم است، این است که هر درس را چطور مطالعه کردید تا برای آزمون سراسری آماده شوید. لطفاً دربارۀ هر درس به صورت مجزا توضیح دهید.
    روژینا آزادی:
    ادبیات: ما هنری‌ها کتاب‌های عمومی‌مان متفاوت است، اما مجبوریم که عمومی‌های تجربی‌ها و ریاضی‌ها را بخوانیم و این مشکل ساز است. ادبیات هم یکی از همان درس‌هاست و من باید کتاب آنها را برای آزمون سراسری مطالعه می‌کردم. برای انجام این کار، ادبیاتم را چهار مبحثی می‌خواندم و برای آرایه‌ها، قرابت معنایی، دستور و املا و لغت، کتاب جدا داشتم و جدا تست می‌زدم. هر روز دو تا مبحث را می‌خواندم و هر شب سعی می‌کردم که تست ادبیات بزنم . شاید کم تست می‌زدم، اما هر شب تست ادبیات می‌زدم. روی لغت و املا و تاریخ ادبیات هم خیلی تاکید می‌کردم و سعی می‌کردم که به تست‌های موارد فوق حتماً جواب بدهم؛ مثلاً، هر شب یا یک شب در میان، حتماً ۱۵ دقیقه برای مرور لغات ادبیات وقت می‌گذاشتم. دلیلش هم این بود که در درس ادبیات خوب نبودم و می‌خواستم که حفظیات را حتماً جواب بدهم.
     تنها مشکلی که داشتم، این بود که زمان‌بندی خوبی در ادبیات نداشتم و تست‌ها را به طور زمان‌دار حل نمی‌کردم. به بچه‌ها پیشنهادم این است که اشتباه مرا تکرار نکنند و از اول تست‌ها را به صورت زمان دار حل کنند و تصور نکنند که در روزهای منتهی به آزمون سراسری می‌توانند سرعتشان را بالا ببرند.
    عربی: عربی را از درصد پایین شروع کردم و معتقدم که می‌شود درصد یک درس را به مرور بالا آورد. تست‌های ترجمه، فقط تکنیکی است و اگر تکنیک را یاد بگیریم می‌شود به ۱۰ سؤال ترجمه جواب بدهیم. بعضی‌ها فکر می‌کنند که حتماً باید لغات زیادی بلد بود تا بتوان به این سؤال‌ها جواب داد، اما من هم خیلی لغت عربی بلد نبودم، ولی به سؤال‌های ترجمه جواب صحیح دادم. کافی است که به معلوم و مجهول بودن فعل یا جمع و مفرد بودن لغات دقت کرد؛ تکنیک‌هایی که همۀ دبیران عربی می‌گویند. من با همین تکنیک‌ها، سؤال‌های ترجمه را در کمتر از ۳۰ ثانیه جواب می‌دادم و این موضوع، یکی از نکات مثبت من بود. صرف و نحو، مشکل‌ترین مبحث برای من در عربی بود. برای تسلط بر این مبحث، مهم این است که، علاوه بر مطالعۀ درس‌نامه، باید خیلی تست زد تا مبحث جا بیفتد.
    من شب‌ها یک باکس عمومی (۴۵ دقیقه تا یک ساعت و ربع) برای خودم در نظر می‌گرفتم و در این بازه زمانی، علاوه بر لغت و و املای ادبیات، سعی می‌کردم که درک متن عربی و «ریدینگ» زبان را هم کار کنم.
    درک متنی که برای عربی می‌زدم، مهارت مرا برای تست زدن بالا می‌برد؛ در ضمن، لغاتی را که در درک مطلب بلد نبودم،‌ «های لایت» می‌کردم و تلاش می‌کردم که آنها را به مرور حفظ شوم؛ چون دایرۀ لغات در درک متن مهم است؛ در کل، عربی درس شیرینی است و فقط کافی است که نگاهمان را نسبت به آن عوض کنیم.
    معارف اسلامی:  چون معارف اسلامی ‌نسبتاً حفظی است، می‌دانستم که راحت‌تر از ادبیات می‌توانم در آن درصد بالا کسب کنم. در این درس، شاه کلید موفقیت این است که بارها کتاب را مرور کنید و آیات و روایات را تحلیل و حفظ کنید؛ چون در معارف، این بخش خیلی مهم است. من برای درس معارف خیلی تست نمی‌زدم و بیشتر مرور می‌کردم. مرور زیاد باعث شده بود که نزدیک آزمون سراسری، اگر تستی می‌دیدم، قشنگ می‌دانستم که مربوط به کدام بخش و صفحه کتاب است.
    زبان خارجی: به زبان خیلی امیدوار بودم و فکر می‌کردم که بالاترین درصد عمومی من در درس زبان باشد. شاید استرسی که آواخر دفترچه عمومی به من وارد شده بود، عامل این شد که در حدی که می‌خواستم، خوب به آن پاسخ ندادم. من کلاس زبان می‌رفتم و برای این درس وقت کمی می‌گذاشتم و این اشتباه بود؛ چون تست‌های آزمون سراسری با آنچه در کلاس‌های زبان موخته می‌شود، تا حدودی فرق دارد.
    اشتباه دیگرم این بود که چون فکر می‌کردم آن را بلدم، ریسک زیادی در پاسخگویی به سؤال‌های زبان کردم و به همۀ تست‌ها پاسخ دادم؛ در کل، متن گرامر، لغت و «ریدینگ‌»ها را جدا جدا می‌خواندم. «ریدینگ» سخت‌ترین بخش بود و وقت بیشتری برایش گذاشتم. گرامر را با تست مرور می‌کردم و برای لغات،کتابچه‌ای داشتم و از وقت‌های مرده، برای مطالعه آن استفاده می‌کردم.
    درک عمومی هنر: به این درسعلاقه داشتم و بیشترین زمان را به آن اختصاص می‌دادم. در ابتدا تاکیدم بر کتاب‌های هنرستان بود و آنها را خیلی دقیق و جزء به جزء می‌خواندم و حتی زیر نویس‌ها را حفظ، حاشیه نویسی،‌ «های لایت» و خط کشی می‌کردم. بعد از آن، دایرۀ‌المعارف هنر رویین پاکباز را که همیشه بغل دستم بود، می‌خواندم و هر وقت چیزی در کتاب‌هایم می‌دیدم (هنرمندی، جنبشی و …)، درستی آن را در دایره‌المعارف هنر بررسی می‌کردم و حفظشان می‌کردم و در مرحله بعدی تست می‌زدم و حتماً پاسخنامه‌اش را خیلی خوب می‌خواندم؛ در واقع، تحلیل آزمون درک هنر برای من خیلی وقت می‌گرفت تا بفهمم که مشکل کجاست، و اگر می‌دیدم که چیزی را بلد نیستم، منبع سؤال را پیدا می‌کردم و آن را حتماً حفظ می‌کردم. بچه‌ها بدانند که بالا آمدن درصد درک عمومی هنر، سخت است و برای یادگیری آن، سطحی خوانی را باید کنار بگذارند؛ چون با سطحی خوانی، این درس جواب نمی‌دهد.
     درک عمومی ریاضی: این درس، یکی از درس‌هایی بود که آن را مثل عربی با درصدهای کم شروع کردم و فکر می‌کردم که چون درصدهای خوبی به دست نیاوردم و پایۀ خوبی نداشتم، نمی‌توانم در آن پیشرفت کنم؛ ولی کلاس رفتم، وقت گذاشتم و درسی را که در ابتدا ۱۰درصد می‌زدم، در آزمون سراسری ۶۱ درصد زدم!
    تیپ سؤال‌های درک عمومی ریاضی، یکسان است و حل تست‌های آزمون سراسری و تسلط بر آنها بسیار موثراست. از زمانی که من تست‌های آزمون سراسری را حل کردم، درصدم جهش فوق‌العاده‌ای یافت. یک نکته اشتباه در مطالعۀ ریاضی این است که بچه‌ها، چون ریاضی را دوست ندارند، آن را آخر شب مطالعه می‌کنند؛ ولی من، با اینکه ریاضی را دوست نداشتم، یا اول صبح یا وسط روز آن را می‌خواندم؛ چون آخر شب ذهن آدم خسته است و نمی‌شود ریاضی کار کرد.
    ترسیم فنی: این درس را دوست نداشتم و خیلی در خواندن آن با مشکل مواجه شدم.. تنها کاری که من کردم این بود که سعی کردم مباحث حفظی را خوب بخوانم تا۱۰۰درصد آنها را جواب بدهم. مباحث تکنیکال ترسیم فنی، نیاز به تست‌زنی زیاد دارد، ولی من کمترین وقت را برای ترسیم فنی در کل دروس می‌گذاشتم. در نهایت هم به مباحث حفظی۱۰۰درصد جواب دادم، ولی به مباحث تکنیکال چندان جواب ندادم و فقط به آنهایی که به درستی پاسخشان مطمین بودم، جواب دادم.
    خلاقیت تصویری: اول کتاب‌های هنرستانی را، که پایه و اساس تحلیل تصاویر و شناخت عناصر است، مطالعه کردم و وقتی تسلط نسبی بر آنها پیدا کردم، منابع آزاد را مطالعه کردم؛ چون بیشتر از ۸۰ درصد سؤال‌های این مبحث، از منابع آزاد است، و در نهایت تست زیاد زدم؛ چون با تست زدن می‌شود قوه تحلیل، استدلال و خوانش تصویر را یاد گرفت. برای موفقیت در این درس، تصاویر کتاب دایره‌المعارف هنر، بسیار مهم است و مهم است که تصاویر این دایره‌المعارف را با زیر نویس حتماً مطالعه و حفظ کنند.
    خلاقیت نمایشی: این درس شاملدو مبحث تیاتر و سینما می‌شود. من این دو مبحث را به طور موازی جلو می‌بردم. این درس، منابع آزاد قطور و سنگینی دارد و من فقط رسیدم که چند تا از آنها را تا نیمه مطالعه کنم. کتاب‌هایی که در هنرستان هستند برای دروس نمایشی حتماً باید مطالعه شود؛ چون از مباحث این کتاب‌ها و تصاویرش سؤال طرح می‌شود.
    من برای تست این درس، چند تا منبع داشتم و به یک منبع بسنده نکردم؛ در کل، مباحث سؤال‌ها خیلی گسترده است؛ مثلاً راجع به فیلم‌های معروف جهان و ایران سؤال می‌شود که من وقت نمی‌کردم ببینم. من فقط جست و جو می‌کردم و تصاویر فیلم‌ها را می‌دیدم و نقدها را می‌خواندم، و البته باید به روز بود؛ چون از جدیدترین فیلم‌ها هم سؤال می‌شود؛ یا برای تیاتر، به ویژه بچه‌هایی که می‌خواهند رشتۀ تیاتر را انتخاب کنند، باید نمایشنامه‌ها را کامل ‌خواند؛ اما من خلاصه‌ها را می‌خواندم؛ اینکه داستان هر نمایش و «تم» آن چیست.
    یکی از راه‌هایی که بعضی از داوطلبان استفاده می‌کنند، این است که در فرصت‌های آزاد، نمایش صوتی گوش می‌دهند؛ در واقع آنها، یک نوع تفریح هدفمند در موازات آزمون سراسری یا درس خواندن دارند.
    خلاقیت موسیقی: من موسیقی را دوست دارم؛ چون از قبل کلاس موسیقی می‌رفتم و سولفژ کار می‌کردم و گیتار می‌زدم، و چون قبل از آن، کتاب‌های هارمونی و تیوری موسیفی خوانده و ساز کار کرده بودم، خیلی مشکلی با تست‌های موسیقی غربی نداشتم و برای موسیقی ایرانی نیز مباحثی مثل تاریخ موسیقی ایران را مطالعه کردم. یکی از کارهایی که کردم، چون دیدم که سال‌های پیش، از موسیقی فیلم سؤال آمده بود، این بود که موسیقی بسیاری از فیلم‌های مشهور را حفظ کردم؛ البته امسال از این مبحث سؤال نیامد!
    خواص مواد: این درس، برای اکثر بچه‌ها خیلی خسته کننده است؛ چون مباحثش خیلی پراکنده است؛ یعنی ۲۰ سؤال آن امکان دارد از ۲۰ مبحث متفاوت بیاید! بعضی فکر می‌کنند که چون خواص مواد فرّار است، آن را باید بعد از عید شروع کنند؛ اما چون درس سنگینی است، نمی‌شود خواندن آن را برای بعد از عید گذاشت. من روی مباحث مهم، مثل مواد و مصالح، شیمی عکاسی، نساجی، چوب، بیشتر سرمایه‌گذاری کردم، ولی هیچ مبحثی را رها نکردم و به قول معروف، تست‌های رگباری برای این درس می‌زدم؛ مثلاً، در یک نشست ۵۰۰ تست می‌زدم!
    چون این مبحث، درس نامه سنگینی دارد، برای مرور درس نامه (به جای خواندن) به تست‌زدن زیاد روی می‌آوردم؛ البته شاید روش درستی نباشد، اما این روش من بود. از کُدگذاری هم برای این درس خیلی استفاده می‌کردم؛ حتی امکان داشت که کدها بی‌معنی باشد، اما با کُدگذاری می‌شود جدول‌ها و دسته بندی‌ها را حل کرد؛ در ضمن، جدول‌ها را کنده بودم و به دیوار اتاقم چسبانده بودم و آنها را هر روز نگاه می‌کردم تا حفظ شوم.
     
    * برای خواندن این همه درس، چند ساعت در روز مطالعه می‌کردید؟
    روژینا آزادی: از ۶ ساعت مطالعه در روز شروع کردم و نزدیک عید ۹ ساعت و بعد از آن در دوران کرونا تا ۱۳ یا ۱۴ ساعت مطالعه می‌کردم؛ در واقع، کرونا را که یک تهدید بود، تبدیل به یک فرصت کردم. پیش خودم گفتم که در این دوران، بچه‌های دیگر درس نمی‌خوانند و من باید از این فرصت به خوبی استفاده کنم؛ حتی از زمان تعویق زمان برگزاری آزمون سراسری هم خیلی استفاده کردم؛ برای مثال، در درس ریاضی، به دلیل کمبود وقت، یک مجموعه از مباحث را کنار گداشته بودم، اما در زمان تعویق زمان برگزاری کنکور، فرصت مطالعه مباحث مورد نظر و پیشرفت در ریاضی را پیدا کردم.
    * چطور خسته نشدید؟ به خصوص در دوران گسترش بیماری کرونا؟!  
    روژینا آزادی: بعد از شروع بیماری کرونا که ناگهانی بود، یک افت کوچک در اسفند ماه داشتم و کمی هم از درس خواندن ناامید شدم. در آزمون‌های آزمایشی هم درگیر حاشیه شده بودم که حالا عقب می‌افتم یا معلوم نیست که چه زمانی آزمون سراسری برگزار می‌شود. این افکار باعث شده بود که از هدف اصلی، که درس خواندن است، دور بمانم؛ اما بعد از عید، که کمی هم به ماندگاری بیماری کرونا عادت کرده بودیم، به خودم گفتم الان که عده‌ای خسته شده‌اند و کمتر درس می‌خوانند، من باید بدوم و بیشتر درس بخوانم و به خودم قبولاندم که این شرایط، همگانی است؛ در کل، هم روحیه شادی دارم و این باعث می‌شد که خسته نشوم.
    وقتی به این فکر می‌کردم که من چه پشتوانۀ مطالعاتی دارم، به این نتیجه می‌رسیدم که نباید کوتاهی کنم و عقب بکشم و موقعیتم را از دست بدهم؛ پس در دوران تعطیلات ناشی از بیماری کرونا، پیشرفت کردم و خوب در این زمان، در وقت رفت و آمد به کلاس هم صرفه‌جویی شده بود و من وقت بیشتری برای خواندن داشتم؛ به خصوص که با توجه به شرایط پیش آمده، بیرون هم نمی‌شد رفت. هر وقت هم که ناامید می‌شدم، سعی می‌کردم با مادرم یا مشاورم حرف بزنم و این موضوع خوب خیلی تاثیرگذار بود. اگر هم برای مثال، هدفی برای خودم در نظر می‌گرفتم که باید این تراز را بیاورم، یک پاداش برای خودم در نظر می‌گرفتم و به خودم گفتم که اگر این تراز را بیاوری، می‌توانی این تفریح را بکنی؛ مثلاً فیلم یا کارتونی را که دوست داشتم می‌دیدم یا طراحی و نقاشی می‌کردم یا آشپزی می‌کردم؛ مثلاً کیک درست می‌کردم!
    * فکر می‌کردید که رتبۀ یک گروه آزمایشی هنر در آزمون سراسری را بیاورید؟!
    روژینا آزادی: من در آزمون‌های آزمایشی شرکت تعاونی سازمان سنجش آموزش کشور شرکت می‌کردم و چون اکثراً در این آزمون‌ها رتبه یک می‌شدم، با خودم فکر کردم که امکان کسب رتبۀ یک یا رتبه تک رقمی هم هست، ولی بعد از آزمون سراسری، چون مطابق انتظارم نبود و آن را در حدی که در آزمون‌های آزمایشی موفق بودم، خوب ندادم، حتی احتمال سه رقمی شدن رتبه‌ام را نیز می‌دادم.
    * شب قبل از آزمون سراسری چه کردید؟
    روژینا آزادی: خیلی آرامش داشتم و به خودم اعتماد کرده بودم و با خودم می‌گفتم که پاسخ همه سؤالات را بلدی و گوشی‌ام را خاموش کردم و از فضای مجازی خارج شدم و سعی می‌کردم که به آهنگ‌های شاد گوش بدهم و توکل به خدا کردم که خودش تلاش مرا دیده بود و امیدوار بودم که نتیجه‌اش را به من هدیه بدهد. شب هم زود خوابیدم؛ چون من خوابم را از اول فیکس کرده بودم و خواب نامنظمی نداشتم؛ بنابراین، اذیت نشدم.
    * امسال، برعکس سال‌های گذشته، آزمون گروه آزمایشی هنر صبح برگزار شد. این مساله تفاوتی برایتان داشت یا خیر؟
    روژینا آزادی: در مرداد ماه فهمیدم که آزمون گروه آزمایشی هنر صبح برگزار می‌شود. برای من که شب‌ها معمولاً ساعت ۱۲ می‌خوابیدم و ۵ یا ۶ صبح بیدار می‌شدم، مشکلی ایجاد نشد؛ اما بچه‌هایی که شب‌خوان بودند و فکر می‌کردند که این آزمون، بعد از ظهر برگزار می‌شود، ضربه خوردند.
    * سر جلسۀ آزمون چه وضعیتی داشتید؟ 
    روژینا آزادی: سؤال‌های ادبیات واقعاً مشکل بود، اما خوشبختانه من روحیه‌ام را نباختم و گفتم که اگر این سؤالات برای من مشکل است، برای دیگران هم سخت است و همه همین سؤال‌ها را جواب می‌دهند و نباید زمان زیادی به این سؤال‌ها اختصاص بدهم و درس‌های بعدی را خراب کنم. وقتی پاسخنامه‌ام را در بخش ادبیات می‌دیدیم، با خودم می‌گفتم: ای خدا ! چقدر پاسخ سفید دارم! اما نترسیدم و روحیه‌ام را از دست ندادم و به خودم گفتم که درس‌های دیگر را خوب جواب بده. بعد از آزمون سراسری، وقتی از دوستان نزدیکم پرسیدم چه کردید، می‌گفتند که وقتمان برای ادبیات از دست رفت و زمان جواب دادن به درس‌های دیگر را از دست دادیم.
    * نقش خانواده را در موفقیت خودتان چقدر می‌دانید؟
    روژینا آزادی: بعد از تلاش فرد و کمکی که خدا می‌کند، خانواده حرف اول را می‌زند؛ چون خانواده باید محیط را برای داوطلب فراهم کند. خانواده من هم از نظر روحی و هم مالی، مرا خیلی حمایت می‌کردند. آنها مهمانی نمی‌رفتند، از تفریحاتشان می‌زدند و انتظاری هم از من نداشتند و هیچ وقت هم به من نگفتند که باید رتبه خوب بیاوری؛ در کل، فکر کنم که اضطرابشان حتی بیشتر از من بود؛ ولی از آنها ممنونم که مرا در این مدت تحمل کردند.
    * آنها با هنرستان رفتنتان مخالفتی نداشتند؟
    روژینا آزادی: سال نهم که بودم، مشاور مدرسه به من گفت که چون درست خوب است، رشته تجربی یا ریاضی بخوان؛ ولی من گرایشی به این دو رشته نداشتم و از خانواده‌ام نیز ممنونم که مانعی سر راه من نبودند و به علاقه من احترام گذاشتند و گفتند هر کس باید سراغ علاقه‌اش برود، و خوشحالم که به سراغ علاقه‌ام رفتم.
    * سال آمادگی برای کنکور، تغذیه‌تان چگونه بود ؟
    روژینا آزادی: خیلی سعی می‌کردم که در رژیم غذایی‌ام از سبزیجات استفاده کنم و وسط وقت‌هایی که درس می‌خواندم، از خشکبار و میوه استفاده می‌کردم؛ ولی سر جلسه آزمون سراسری، با خودم چیز زیادی نبردم و فقط چند تا پسته و خرما و آب بردم. خوردن خرما در جلسه آزمون خیلی مفید است و آدم را سر حال نگه می‌دارد و قند خون را تنظیم می‌کند.
    * آیا حرفی هم با داوطلبان سال آینده (۱۴۰۰) هم دارید ؟
    روژینا آزادی: رتبه برتر‌ها افرادی مثل شما هستند؛ فقط تلاششان بیشتر است؛ پس ناامید نشوید و از افت‌هایتان درس بگیرید و هر وقت شکست خوردید، بلند شوید و دوباره قوی‌تر شروع کنید؛ در واقع، راه موفقیت همین است و هیچ راه عجیب و میان‌بر و استثنایی وجود ندارد.
    * درصدهایتان را در آزمون سراسری ۹۹ ذکر کنید. 
    ادبیات فارسی ۷/۴۶ درصد، عربی ۴/۸۱ درصد، معارف اسلامی ۴/۸۱ درصد، زبان‌های خارجی ۷/۷۰ درصد، درک عمومی هنر ۴/۷۳ درصد، درک عمومی ریاضی ۶۱ درصد، ترسیم فنی ۷/۴۶ درصد، خلاقیت تصویری ۵۵ درصد، خلاقیت نمایشی ۷/۴۶ درصد، خلاقیت موسیقی ۲/۷۰ درصد و خواص مواد ۵۰ درصد.
    ادامه...
  • گفت و گو با رتبۀ یک کشوری گروه علوم تجربی کنکور ۹۹(بخش ۳ از ۳)

    * سؤال‌ها را در آزمون سراسری به ترتیب چینش دفترچه پاسخ دادید؟
    سید امیر سید شنوا: دروس عمومی را با ادبیات شروع نکردم؛ چون برایم سخت بود و دچار استرس می‌شدم. ابتدا زبان را زدم که برایم راحت بود و بعد سراغ ادبیات فارسی رفتم و در نهایت عربی را حل کردم؛ در واقع، اولین درس و آخرین درس عمومی را به عنوان درس‌هایی که برایم ساده بود، در آغاز حل کردم. در اختصاصی هم جای فیزیک و شیمی را عوض کردم؛ چون فیزیک برایم روان‌ترین درس بود.
    * امسال تعطیلات ناشی از بیماری ویروس کووید ۱۹  باعث شد که داوطلبان شرایط خاصی داشته باشند. شما با تعطیلات ناشی از کرونا چه کردید؟ آیا این مساله تاثیری در روند درس خواندن شما داشت؟
    سید امیر سید شنوا: اول اینکه در مدرسه ما تا آخر بهمن ماه، تقریباً ۸۰ درصد کتاب‌ها درس داده شده بود. در فروردین و اردیبهشت هم، چون خبر نداشتم که کنکور عقب می‌افتد، با انگیزه تمام درس خواندم؛ یعنی فروردین کل درس‌هایم را مرور کردم و اردیبهشت فقط تست می‌زدم؛ مگر اینکه در مبحثی مشکل داشتم که آن وقت  نگاهی به کتاب می‌کردم؛ اما خرداد و تیر انگیزه نداشتم؛ چون مطلبی برای مطالعه نداشتم. مرداد جدی‌تر شدم و کمی درس خواندم.
    * مرداد ماه به خاطر وقفه دو ماهه که داشتید، نگران نبودید؟
    سید امیر سید شنوا: نه، پیشنهادم به داوطلبان سال آینده (۱۴۰۰) هم همین است که اگر از برنامۀ مطالعاتی‌تان عقب ماندید، به جای اظهار ناراحتی، بهتر است که برنامه را با خود عقب بکشید، و اگر درس نخواندید، اظهار کلافگی نکنید و بیش از اندازه به خودتان  فشار وارد نکنید. ضمناً در ذهنتان انعطاف داشته باشید. من نمی‌گویم کم درس بخوانید، اما اگر بیش از توانتان هم درس بخوانید، نتیجه ای نخواهید گرفت. خود من تلاش کردم که روزی ۹ ساعت مطالعۀ مفید داشته باشم، اما بعد دیدم که انجام این کار در توانم نیست و همان ۶ یا ۷ ساعت مطالعه را در روز داشتم.
    * ساعت مطالعاتی تان طی یک روز، در کل سال دوازدهم ثابت بود؟
    سید امیر سید شنوا: نه، آن روزهایی که مدرسه می‌رفتم، ۴ الی ۵ ساعت و روزهای تعطیل ۶ الی ۷ ساعت مطالعه می‌کردم. در دوران کرونا هم ۳ یا ۴ ساعت در روز درس می‌خواندم و چند هفته آخر انگیزه‌ام را بالا بردم و ۶ یا ۷ ساعت درس می‌خواندم.
    * برای برنامه مطالعاتی از کمک مشاور بهره بردید؟
    سید امیر سید شنوا: من مشاور نداشتم. مدرسه ما هر از گاهی رتبه‌های برتر سال‌های گذشته را می‌آورد و با توجه به حرف‌های آنها و نکته‌های دبیرانم برای خودم برنامه‌ریزی کردم. با اینکه سال دهم و یازدهم روش‌های مختلف مطالعه را امتحان کردم و با آزمون و خطا، بهترین شیوه مطالعه را برای خودم پیدا کرده بودم، اما سال دوازدهم هم بارها پیش آمد که با آزمون و خطا جلو رفتم و طی بهار امسال چند بار روش مطالعه‌ام را عوض کردم؛ در کل، در مدارس اردبیل نیرویی  به نام مشاور حضور ندارد و من  بعد از  کنکور فهمیدم که در بسیاری از مدارس کشور، مشاور  وجود دارد که برای دانش‌آموزان برنامه‌ریزی درسی می‌کند. هنوز هم برایم نامانوس است که یک نفر دیگر برایم برنامه‌ریزی درسی کند!
    * چطور تفریح می‌کردید؟
    سید امیر سید شنوا: فیلم تماشا می‌کردم و به بچه‌ها هم پیشنهادم این است که اگر علاقه‌مند به فیلم و تلویزیون هستند، سریال تماشا نکنند؛ چون ذهن را درگیر می‌کند و انسان می‌خواهد که حتماً ادامه‌اش را ببیند، سال دوازدهم به همین دلیل کتاب غیردرسی هم نمی‌خواندم؛ با اینکه علاقه‌مند به مطالعه هستم. با فضای مجازی و سایت‌ها هم اصلاً موافق نیستم؛ چون که خیلی وقت‌گیر است؛ در کل، تفریح باید طوری باشد که فوقش یک یا دو ساعت تفریح کنی، ولی بعد ذهنت درگیر نشود.
    * ورزش چطور؟
    سید امیر سید شنوا: روزهای مدرسه فرصت نمی‌کردم، ولی در ایام تعطیل پیاده‌روی می‌کردم. معتقدم که شرایط بدنی دانش‌آموز باید مناسب باشد و بدن مناسب حتی به ذهن مناسب هم کمک می‌کند.
    * برنامۀ خاص غذایی داشتید؟
    سید امیر سید شنوا: برنامه غذایی خاصی نداشتم. فقط شب قبل از برگزاری آزمون سراسری، غذای سبکی  خوردم. سر جلسۀ آزمون هم معتقدم که خوب است داوطلبان با خود یک شربت ملایم ببرند و حتماً در زمان معین آن را بنوشند. من با خودم موز، کیک، آجیل، شربت و آب بردم و چون در آزمون‌های آزمایشی عادت به خوردنشان داشتم، همه را هم به موقع استفاده کردم و قند خونم هم پایین نیامد.
    * شب پیش از برگزاری آزمن سراسری چه کردی؟
    سید امیر سید شنوا: روز پنجشنبه، برای اینکه آرامش کسب کنم، به پیاده روی رفتم و شب فیلم تکراری تماشا کردم. هدفم این بود که زود بخوابم، اما اشتباه کردم که زود به رختخواب رفتم؛ چون خوابم نبرد و کلافه شدم. به نظرم بهتر است یا از چند هفته قبل، زمان خواب را عوض کرد یا شب کنکور هم، مثل سایر شب‌ها خوابید.
    * خانواده‌تان چه نقشی در موفقیت شما داشتند؟
    سید امیر سید شنوا: خانوادۀ من نقش مؤثری در موفقیت من داشتند. در این ۱۲ سال تحصیل همیشه  پدرم مرا به مدرسه می‌بردند و می‌آورند که هم فرصتی برای گفت و گو با پدرم بود و هم در رفت و آمد خسته نمی‌شدم. سال دوازدهم هم پدرم در جریان درس‌های من بودند و مادرم هم با حمایت عاطفی‌شان یاورم بودند. فضای خانه ما همیشه آرام بود؛ برای همین من هیچ وقت در کتابخانه درس نخواندم و معمولاً در اتاق پذیرایی درس می‌خواندم؛ در کل، پدر و مادرم هیچ وقت برای نمرات بد مرا بازخواست نمی‌کردند یا اگر نمره بد می‌گرفتم، خیلی به روی خودشان نمی‌آوردند؛ در کل، به من اعتماد داشتند.
    * تحصیلات والدینتان چیست؟
    سید امیر سیدشنوا: پدرم استاد دانشگاه هستند و دکتری برق دارند و مادرم دکتری داروسازی دارند.
    * فضای کلاس و مدرسه شما چگونه بود؟
    سید امیر سید شنوا: مدیر و کادر اجرایی مدرسۀ ما تلاش کردند که فضای مدرسه‌مان خوب باشد. محیط کلاسمان هم خوب بود و همکلاس‌هایم بسیار با اخلاق بودند و این بسیار ارزشمند است؛ در واقع، به نظر من دانش‌آموز متوسطی که سرش به کار خودش باشد، بسیار بهتر از دانش‌آموز با استعداد، اما پر سر و صدا و پر از حاشیه است.  
    * چه رشته‌ای را برای ادامه تحصیل انتخاب کردید؟
    سید امیر سید شنوا: هدف اصلی من تحصیل در رشته دندان‌پزشکی بود؛ چون آسان‌تر و راحت‌تر است، اما الان با رتبه یک، رشتۀ پزشکی را انتخاب کردم؛ چون برای موفقیت و خدمت‌رسانی، امکانات بیشتری دارد.
    * چند سالی است که تعداد قابل توجهی از داوطلبان گروه آزمایشی علوم تجربی، که رتبۀ مورد نظر خود را کسب نمی‌کنند، ترجیح می‌دهند که پشت کنکور بمانند و شانس خود را برای سال آینده امتحان کنند . نظرتان در این باره چیست؟
    سید امیر سید شنوا: من اگر رتبۀ زیر ۲۰۰۰ می‌آوردم، به هر شهری می‌رفتم و در یکی از رشته‌های پزشکی یا دندان‌پزشکی ادامه تحصیل می‌دادم؛ یعنی مصمم بودم که پشت کنکور نمانم و به این فکر نمی‌کردم که اگر یک سال دیگر بمانم، رتبۀ خوبی کسب می‌کنم و در بهترین دانشگاه پذیرفته می‌شوم. توصیه‌ام به دوازدهمی‌ها هم این است که به پشت کنکور فکر نکنند؛ چون احتمال موفقیت در این موقعیت، بسیار کم است.
    * معدل کتبی نهایی شما چند بود و درصدهایتان را در کنکور لطفاً ذکر کنید.
    معدل کتبی نهایی :  ۱۵/۱۹ شد و درصدهای کنکورم به ترتیب:
    ادبیات فارسی ۴/۶۹ درصد ، عربی ۱۰۰ درصد، معارف اسلامی ۷/۹۰ درصد، زبان خارجی ۱۰۰ درصد، ریاضیات ۷/۸۶ درصد، فیزیک۸۴ درصد، شیمی ۶/۸۸ درصد، زیست‌شناسی ۴/۸۹ درصد و زمین‌شناسی ۱۶ درصد‌.
    ادامه...
  • گفت و گو با رتبۀ یک کشوری گروه علوم تجربی کنکور ۹۹(بخش ۲ از ۳)

    زمین‌شناسی:
    سید امیر سید شنوا: زمین‌شناسی را برای تک رقمی شدن خواندم. کتاب را باز کردم و روی مباحث سخت را ضرب در کشیدم و در کل ۱۶ یا ۱۷ صفحه ماند و همان را درحدود  سه ربع خواندم و برای همین این درس کم زدم؛ البته اگر سر آزمون، وقت بیشتری را به آن اختصاص می‌دادم، بهتر می‌زدم، اما وقتش را بیشتر برای درس  شیمی‌گذاشتم.
    زیست‌شناسی:
    سید امیر سید شنوا: اولین نکته این است که باید کتاب را با کاغذ اضافی سیمی‌کرد و زیر کلمات مهم زیست‌شناسی را خط کشید. از شکل‌ها نیز  نکته در آورد و نوشت و به شکل‌ها دو سه دقیقه نگاه کرد و دید که هر خط چه چیزی را نشان می‌دهد؛ برای مثال، باید داوطلب هر بخش عکس اسکلت در کتاب یازدهم را بررسی کند. انجام این کار، به نظام ذهنی داوطلب کمک می‌کند و وقتش کمتر گرفته می‌شود. ضمناً نکته‌های ترکیبی هم باید نوشت؛ برای مثال، مباحث جانوری در فصل‌های مختلف کتاب دهم ، یازدهم و دوازدهم پخش شده است. داوطلب باید اینها را به  هم ربط بدهد و در یک جا بنویسد.
     من، با اینکه می‌دانستم پیش‌خوانی مهم است، اما نمی‌رسیدم که درس‌ها را پیش‌خوانی کنم، ولی زیست‌شناسی استثناء بود و آن  را پیش‌خوانی می‌کردم. یک روز قبل از مدرسه متن‌ها را می‌خواندم تا ذهنیتی نسبت به آن متن‌ها پیدا کنم. قطعاً باید بیشترین وقت را برای زیست‌شناسی گذاشت و تست زد. من حدود ۴۵۰۰ تست زیست‌شناسی در سال دوازدهم حل کردم.
    ریاضی:
    سید امیر سید شنوا: حتماً دفتر یا جزوه باید کنار دانش‌آموز باشد. من هر تست ریاضی، فیزیک و شیمی را که برایم جالب بود در دفترم می‌نوشتم؛ در کل، از هر مبحث سه یا چهار تست می‌شد. به نظر من، در درس ریاضی و فیزیک، تاثیر معلم شگفت‌آور است. پیشنهاد من این است که برای دو درس ریاضی و فیزیک، داوطلبان تست‌های خیلی سخت یا سؤال‌های خارج از کتاب حل نکنند؛ چون  نهایتاً یک یا دو تست از این سؤال‌ها در کنکور می‌آید که اگر سر جلسۀ آزمون آنها را رد کنند، به صلاحشان است.
    فیزیک:
    سید امیر سید شنوا: فیزیک عین ریاضی است؛ با این تفاوت که نکات حفظی دارد و باید آنها را خواند.
    * بسیاری از مؤسسه‌های آموزشی آزاد، برای پاسخگویی به تست‌های ریاضی و به ویژه فیزیک، شیوه‌های تستی را  پیشنهاد می‌دهند و در همین راستا داوطلبان باید فرمول‌های متعددی را حفظ کنند؛ نظر شما در این زمینه چیست؟
    سید امیر سید شنوا: درس‌های ریاضی و فیزیک، غیر از فرمول‌های اصلی، فرمول‌های فرعی هم دارند، اما سر جلسۀ آزمون، با استرس ناشی از فرصت کم، نمی‌شود این فرمول‌ها را به خاطر آورد؛ فرمول‌هایی که منبع و مفهوم مشخصی هم ندارند.
    شیمی‌:
    سید امیر سید شنوا: بخش مسایل شیمی‌، شبیه ریاضی و فیزیک است، اما شیمی بخش حفظی هم دارد که باید متن داخل کتاب را کامل فهمید و با زیر و بم، آن را حفظ کرد. من در شیمی از راه حل تستی استفاده نمی‌کردم؛ البته راه حل تشریحی هم وقت‌گیر بود؛ به همین خاطر، ده دقیقه بیشتر برای سؤال‌های شیمی وقت گذاشتم.
    ادامه...
  • گفت و گو با رتبۀ یک کشوری گروه علوم تجربی کنکور ۹۹(بخش ۱ از ۳)

    یکی از رتبه‌های برتر طبق برنامه مشاور جلو رفته است و دیگری اعتقادی به این موضوع ندارد. یک نفر روزی ۵ ساعت درس می‌خوانده و دیگری ۱۱ ساعت. یکی سال دوازدهم برای هر درس چندین کتاب تست زده است و دیگری تنها به استفاده از یک کتاب کمک آموزشی برای هر درس بسنده کرده است.
    می‌خواهم بگویم که هر یک از رتبه‌های برتر آزمون سراسری شیوه‌ای خاص خود داشته است و نمی‌توان بر اساس نحوۀ مطالعه یک نفر برای همگان نسخه پیچید و آن را تنها راه موفقیت دانست؛ اما شنیدن سخنان رتبه‌های برتر می‌تواند گاه برای یک داوطلب، راه‌گشا باشد؛ نحوۀ مطالعۀ  یک درس، نحوۀ برخورد با مشکلات، تغذیه، نحوۀ برخورد خانواده با داوطلب و مطالبی دیگر که می‌تواند برای یک داوطلب مفید باشد؛
    از همین رو، هر ساله تلاش می‌کنیم که با رتبه‌های برتر آزمون سراسری گفت و گوهایی داشته باشیم. با توجه به اینکه گروه آزمایشی علوم تجربی بیشترین داوطلب را دارد، افراد بیشتری مایلند که دربارۀ رتبۀ یک کشوری این گروه آزمایشی، اطلاعاتی را کسب کنند و بدانند که او چگونه در این رقابت فشرده و تنگاتنگ، توانسته است به بهترین رتبه دست یابد.
    گفت و گوی زیر که در سه بخش خدمت شما ارایه خواهد شد با سید امیر سید شنوا، رتبه یک کشوری گروه آزمایشی علوم تجربی آزمون سراسری سال ۹۹، در همین راستا انجام گرفته است. با تشکر از ایشان، توجه شما را به آن جلب می‌کنیم.
     * آقای سید شنوا! آنچه بیش از همه برای خوانندگان ما اهمیت دارد، نحوۀ مطالعۀ شما در درس‌های مختلف است. لطفاً دربارۀ  هر یک از دروس  به صورت مجزا توضیح دهید.
    ادبیات فارسی:
    سید امیر سید شنوا: فارسی دهم و یازدهم را درس به درس می‌خواندم، اما سال دوازدهم متوجه شدم که این روش کافی نیست؛ بنابراین، ادبیات را به طور موضوعی هم می‌خواندم؛ در ضمن، کتاب فارسی‌ام را با  کاغذ سفید اضافی سیمی‌کردم و نکات مهم هر درس را روی آنها یادداشت می‌کردم. برای املا کلمات مهم املایی را انتهای هر درس می‌نوشتم. برای آرایه و دستور  هم تست زیاد می‌زدم. برای تسلط بر قرابت معنایی هم برای هر بیت در یک یا دو کلمه مفهومش را می‌نوشتم؛ در کل،  بعد از زیست شناسی، برای ادبیات فارسی بیشتر از هر درسی تست زدم. شاید برای دستور حدود هزار تست و برای آرایه هم بیشتر از هزار تست زدم و در طول سه سال  متوسطه نیز بیش از ۶۰۰۰ تست برای ادبیات فارسی حل کردم.
    * تست تکراری می‌زدید یا از کتاب‌های کمک آموزشی متعدد استفاده می‌کردید؟
    سید امیر سید شنوا: هر تست را  یک بار می‌زدم، اما اگر نکته‌ای داشت، آن نکته را در کاغذهای کتاب فارسی می‌نوشتم و بعد آنها را مطالعه می‌کردم.
    * با این همه تست، چرا درصد ادبیاتتان، نسبت به سایر دروس، قابل توجه نبود؟!
    سید امیر سید شنوا: با توجه به سختی امتحان، انتظار خیلی بالاتری از خودم نداشتم؛ در ضمن، ادبیاتم چندان هم خوب نبود و حتی ابتدای سال دوازدهم در آزمون‌های آزمایشی پایین‌ترین درصدم مربوط به ادبیات فارسی بود، اما به مرور، با کار و تست زدن زیاد، بهتر شد.
    عربی:
    سید امیر سید شنوا: برای درس عربی،  واژه‌های کتاب را، که در زیر نویس کتاب بود، کنار واژه‌های اصلی جمع می‌کردم و نقش کلمات و جایگاهشان را بررسی می‌کردم و تست هم زیاد می‌زدم. در بخش قواعد هم  بعد از توضیح معلم، تست می‌زدم تا  تسلطم بر آن بیشتر شود. عربی درس مورد علاقه من بود و برایم چالش برانگیز نبود و در آزمون سراسری هم  به ۱۰۰ درصد سؤال‌های آن، پاسخ صحیح دادم.
    معارف اسلامی‌:
    سید امیر سید شنوا: معارف قلق دارد و اگر قلقش را کشف کنی، جذاب می‌شود؛ وگرنه با مشکل روبرو خواهی شد. باید ارتباط مفهومی آیات و متن درس‌ها را فهمید و برای آیات و احادیث پیام نوشت. همچنین لازم است که  حداقل اول و آخر آیات را حفظ کرد یا کلمه خاصی که در آن  هست؛ باید حفظ شود.
    زبان خارجی:
    سید امیر سید شنوا: با توجه به اینکه در سؤال‌های زبان، واژه‌های خارج از کتاب درسی داده می‌شود، به نظر من، بدون کلاس‌های آزاد زبان، توانمندی در این درس دشوار است؛ اما در کل، اگر داوطلبان تست «ریدینگ» زیاد بزنند، می‌توانند به تست‌های این بخش از سؤال‌های زبان، که بسیار مهم است، مسلط شوند.
    ادامه...
  • گفت و گو با رتبۀ یک کشوری گروه علوم تجربی کنکور ۹۸

    چگونه درس خواندند؟ چقدر درس خواندند؟ مطالعۀ عمومی‌ها را از کی شروع کردند؟ هیچ وقت خسته یا ناامید نمی‌شدند؟ اصلاً چطور می‌شود که رتبۀ تک رقمی آورد؟ این سؤال‌ها و ده‌ها سؤال مشابه، که هر سال از ما سؤال می‌شود، ما را بر آن می‌دارد که با رتبه‌های برتر آزمون سراسری گفت و گویی داشته باشیم؛ به ویژه رتبه یک آزمون سراسری که توانسته است در این مسابقۀ علمی مهم و سراسری، گوی سبقت را از سایرین برُباید و بر سکوی اول بایستد. ایزدمهر احمدی‌نژاد، دارنده رتبۀ یک گروه آزمایشی علوم تجربی آزمون سراسری امسال بوده است؛ جوانی که در رقابت با بیش از ۷۰۰ هزار داوطلب، مقام اول را کسب کرده است. با سپاس از همراهی ایشان، نظر شما را به این گفت و گو جلب می‌کنیم.
    * آقای احمدی‌نژاد! با تشکر از حضورتان در این گفت و گو، به عنوان اولین و مهم‌ترین سؤال، از شما می‌خواهیم بپرسیم که  هر درس را چگونه مطالعه می‌کردید؟
    ایزدمهر احمدی‌نژاد :
    زبان و ادبیات فارسی:
    برای بخش لغات ادبیات، به واژه‌نامه کتاب‌های فارسی اکتفا کردم و به نظرم همین مقدار کافی است؛ البته واژه‌نامه‌ها را چند بار مرور کردم. برای املا، ضبط شدۀ کلمات چند املایی را داشتم. کلمات را می‌شنیدم و برای اینکه در خاطرم بماند، آنها را یادداشت می‌کردم و در نهایت تست املا کار می‌کردم. قرابت را زیاد کار کردم، اما با این وجود، اشتباهاتم بیشتر از قرابت بود؛ چون هر چقدر هم که کار کنی، نمی‌توانی مطمین باشی که در آزمون سراسری به همۀ سؤال‌های قرابت جواب می‌دهی. دستورم قوی بود؛ چون این بخش از ادبیات قاعده‌مند است و اگر قاعده را بلد باشی، می‌توانی به سؤال‌های این مبحث پاسخ دهی. برای آرایه هم باید تست زد؛ البته تست‌های آرایۀ امسال سخت نبود.
    من، در کل، هفته‌ای ۲۰ الی ۲۵ ساعت برای ادبیات وقت می‌گذاشتم؛ چون ادبیاتم در سال دهم ضعیف بود و نیاز بود که وقت بیشتری را برای این درس بگذارم؛ در ضمن، درس ادبیات، به خاطر  تنوع زیادش، پتانسیل زیادی برای مطالعه کردن دارد.
    زبان عربی:
    سال دهم، قواعد عربی را از کتاب‌های نظام قدیم، که قواعد بیشتری دارند، مطالعه می‌کردم. سال‌های بعد عملاً فقط قواعد عربی را دوره می‌کردم. برای تسلط بر ترجمه نیز تست زدم. شاید حدود ۷ یا ۸ کتاب تست را حل کردم تا به ترجمه مسلط شوم.
    فرهنگ و معارف اسلامی:
    در بعضی از دروس معارف، خیلی مشکل داشتم؛ چون در آزمون‌های آزمایشی کمی شرکت می‌کردم، ابتدای سال تحصیلی کمتر سراغ این درس رفتم، اما از بهمن ماه به صورت جدی، خواندن معارف را شروع کردم. در این درس هم به نظر من کتاب‌های کمک آموزشی خیلی جزیی‌نگر است؛ در حالی که آزمون سراسری به این صورت نیست؛ اما لازم است که به کتاب درسی خیلی مسلط باشیم، و این تسلط با زیاد خواندن به دست نمی‌آید، بلکه با عمیق خواندن امکان پذیر است. من معتقد نیستم که باید واو به واو کتاب معارف را حفظ کرد؛ چون هر چقدر هم که بخوانی یادت می‌رود. خود من سال آخر چهار بار کتاب معارف را خواندم. ابتدا یک پاراگراف را می‌خواندم و چندین بار مرور می‌کردم تا بتوانم یک بار از حفظ برای خودم بگویم، و دفعات بعد چند پارگراف را با هم می‌خواندم و گاه یک قسمت را برای خودم تکرار می‌کردم.
    زبان خارجی:
    زبانم خوب بود و بیشتر تست می‌زدم و مطالعۀ جدی کتاب درسی را نسبتاً دیر شروع کردم. در کل، برای لغت فقط تست می‌زدم و برای گرامر ابتدا درس‌نامه را می‌خواندم و بعد تست می‌زدم. کتاب‌های کمک آموزشی زبان گاه مطالب اضافه دارند و نکته‌هایی را مطرح می‌کنند که در آزمون سراسری نمی‌آید. من برای تسلط به مباحث گرامری (به خصوص مباحثی که در آنها مشکل داشتم)، به جای مراجعه به کتاب‌های کمک آموزشی، همان نکته را در موتورهای جست و جو، به انگلیسی جست و جو می‌کردم و می‌خواندم؛ در واقع تلاش می‌کردم تا از منبع اصلی، اطلاعات دقیق را به دست بیاورم.
    ریاضی:
    ریاضی را دوست داشتم؛ تا جایی که هر وقت کلافه یا خسته می‌شدم، سؤال‌های رشته ریاضی فیزیک را حل می‌کردم. ریاضی سال دوازدهم را هم تابستان منتهی به سال دوازدهم خوانده بودم و فقط یک قسمت کوچکی از آن برای طی سال دوازدهم باقی مانده بود. در کل، وقت زیادی را به این درس اختصاص نمی‌دادم.
    * شما اولین مجموعه از دانش‌آموزان دوره نظام جدید بودید و کتاب‌های سال دوازدهم هم اواخر تابستان منتشر شد؛ چطور کتاب سال دوازدهم را در تابستان خواندید؟!
    ایزدمهر احمدی‌نژاد: بله، درست می‌گویید. برای همین نیز در تابستان، کتاب‌های نظام قدیم و کتاب‌های کمک آموزشی را مطالعه کردم.
    * بعضی از مباحث کتاب‌های درسی نظام جدید با کتاب‌های نظام قدیم تفاوت پیدا کرده است؛ با این مباحث چه کردید؟
    ایزدمهر احمدی‌نژاد: همین طور است. به همین دلیل، در دروس عربی، ریاضی و فیزیک، مباحثی بیشتر از حد کتاب‌های درسی نظام جدید خواندم. در کل، چون اولین دورۀ نظام جدید بودیم، هر سال از مباحث کتاب‌های سال بعد اطلاع نداشتیم و من تابستان‌ها مجبور بودم که کتاب‌های نظام قدیم را مطالعه کنم؛ برای مثال، تابستان سال دهم، بخشی از کتاب‌های نظام قدیم سال یازدهم را مطالعه کردم؛ حتی درس‌نامه‌ها را می‌خواندم و تست‌های مرتبط با آن را می‌زدم.
    * طی سال تحصیلی، از اینکه بعضی از مباحثی را که در تابستان خوانده بودید، مرتبط با کتاب‌های درسی نبود، احساس ناامیدی نمی‌کردید؟
    ایزدمهر احمدی‌نژاد: وقتی به درس خواندن علاقه  داشته باشید، از خواندن مطالب درسی، نه تنها خسته نمی‌شوید، بلکه حس خوبی هم پیدا می‌کنید؛ از طرف دیگر، جز سال آخر، من هیچ وقت به قصد شرکت در آزمون سراسری درس نمی‌خواندم. من یک دانش‌آموز بودم و وظیفه‌ام درس خواندن بود، و چون معتقدم که هر کاری می‌کنم باید با بهترین کیفیت انجام دهم، در درس خواندنم نیز با همین نگاه جلو می‌رفتم. همین نگاه باعث شده بود که من سال یازدهم، بیشتر از دوازدهم درس بخوانم و میانگین مطالعۀ هفتگی‌ام در سال دهم، یک یا یک ساعت و نیم کمتر از سال دوازدهم بود.  
    * پس حداقل سه سال متوسطه دوم را «بکوب» درس می‌خواندید و خسته هم نمی‌شدید؛ درست است؟
    ایزدمهر احمدی‌نژاد: به خسته بودن خیلی اهمیت نمی‌دادم؛ برای مثال، من با خوابم مشکل داشتم و شش ساعت خوابیدن در شبانه روز برای من کم بود؛ برای همین، گاه مجبور بودم راه بروم و درس بخوانم تا خوابم نبرد؛ اما در کل، می‌توانم بگویم که به درس خواندن عادت کرده بودم و بخشی از روال زندگی من شده بود.
    * آقای احمدی‌نژاد! یک سؤال برای من مطرح شده است؛ اینکه شما برای درسی مثل ادبیات، به گفتۀ خودتان هفته‌ای ۲۰ تا ۲۵ ساعت وقت می‌گذاشتید؛ حال آیا برای ریاضی، که هم ضریب بیشتری دارد و هم درس سختی است، وقت مشخصی را اختصاص نمی‌دادید؟
    ایزدمهر احمدی‌نژاد: واقعیت این است که رتبه‌های برتر گروه‌های آزمایشی علوم تجربی و علوم ریاضی و فنی، بیشتر در عمومی‌ها ضعف دارند. شما در درس ریاضی باید به یک عدد برسید و انجام این کار، با یاد گرفتن راه حل مساله امکان پذیر است؛ برای همین، همۀ رتبه‌های برتر، در درس‌های ریاضی و فیزیک توانمند هستند، اما در درس ادبیات هیچ وقت نمی‌توانید مطمین باشید که به جواب قطعی رسیده‌اید!
    زیست‌شناسی:
    ایزدمهر احمدی‌نژاد: طبیعتاً مطالعه زیست‌شناسی و تسلط بر آن، بیشترین مشکل من بود؛ تا جایی که چند بار به فکرم رسید که رشته‌ام را عوض کنم؛ اما خوب باز منصرف می‌شدم. کتاب درسی ما ـ به عنوان اولین مجموعه از کتاب‌های دوره نظام جدید ـ اشتباهات زیادی داشت و من درگیر این اشتباهات بودم، اما بعد از آزمون سراسری متوجه شدم که ضرورتی برای این همه حساسیت وجود نداشت؛ چون طراحان سؤال آزمون سراسری، از بخش‌های درست کتاب سؤال طرح کرده بودند.
    نحوه مطالعه‌ام نیز، برخلاف عده‌ای از داوطلبان یا مدرسان کنکور، ترکیبی نبود؛ چون در درس زیست‌شناسی، بی‌نهایت حالت ترکیب وجود دارد و بیشتر باعث گیج شدن داوطلب می‌شود. به نظر من باید مباحث را به خوبی درک کرد و ترکیب مطالب را سر جلسۀ آزمون انجام داد. برای انجام این کار، لازم است که متن کتاب را دقیق فهمید و به مباحث درسی عمق بخشید؛ نه اینکه طوطی وار آنها را حفظ نمود.
    * برای رسیدن به این عمق مورد نظر، چقدر زیست‌شناسی می‌خواندید؟
    ایزدمهر احمدی‌نژاد: زیست‌شناسی، بیشترین وقت را در بین درس‌ها از من می‌گرفت. شاید نزدیک به ۲۵ الی ۳۰ ساعت در هفته زیست‌شناسی می‌خواندم؛ با این وجود، من هر سه کتاب زیست‌شناسی را فقط سه بار خواندم.
    فیزیک:
    ایزدمهر احمدی‌نژاد: فیزیک شبیه ریاضی است؛ البته به نظر من کتاب درسی در فیزیک، مهم‌تر از ریاضی است؛ چون مباحث حفظی نیز دارد؛ اما در کل، سؤال‌ها بیشتر محاسباتی هستند. برای تسلط بر این درس، ابتدا کتاب درسی را می‌خواندم و سپس تست می‌زدم.
    شیمی: در کتاب شیمی نظام قدیم، تنوع و دشواری مسایل بیشتر بود، اما کتاب‌های جدید بیشتر جنبۀ حفظی پیدا کرده‌اند؛ البته طراحان کنکور به سمت حفظی بودن سؤالات نرفته‌اند و همچنان سؤال‌ها بیشتر محاسباتی هستند. من مباحث محاسباتی را از روی کتاب‌های نظام قدیم در تابستان مطالعه کردم و در طول سال تحصیلی، بیشتر مباحث حفظی کتاب‌های درسی خودمان را کار می‌کردم. حفظیات را باید با دقت بسیار خواند و بارها مرور نمود. به نظر من، حفظیات نظام جدید، بیشتر و سخت‌تر از نظام قدیم است. من برای درس شیمی حدوداً هفته‌ای ۱۰ الی ۱۵ ساعت وقت می‌گذاشتم.
    * بعضی از دانش‌آموزان، برای دقت نظر بیشتر خودشان، نکته‌های مهم کتاب را اصطلاحاً «های لایت» می‌کنند، شما نیز از این روش استفاده می‌کردید؟
    ایزدمهر احمدی‌نژاد: نه، چون به نظر من همۀ قسمت‌های کتاب مهم است. اکثراً بچه‌ها قسمت‌هایی را «های لایت» می‌کنند که قبلاً از آن بخش‌ها سؤال طرح شده است؛ اما ممکن است که طراح، سراغ قسمت‌های جدیدی برود که تا کنون به آنها توجهی نشده است.
    * سال دوازدهم، مدرسه خود را عوض کردید. فکر نمی‌کنید که عوض کردن مدرسه در سال آخر تحصیلی، کار اشتباهی است؟!
    ایزدمهر احمدی‌نژاد: مدرسه‌ای که می‌رفتم جوّ رقابتی سنگینی داشت و من اهل فضای رقابتی نبودم. اینکه ببینی همکلاسی‌ات چند ساعت درس خوانده و آیا تو به اندازۀ او درس خوانده‌ای یا نه، با روحیۀ من جور در نمی‌آمد؛ حتی دوست نداشتم که به عنوان دانش‌آموز زرنگ معرفی شوم؛ برای همین، در چند آزمون آزمایشی یکی از مؤسسات که شرکت کردم، از آنها خواستم که نام مرا در لیست رتبه‌های برتر ذکر نکنند و به همین خاطر، با اینکه نفر اول شده بودم، نامی از من برده نشده بود؛ حتی جز افراد خانواده‌ام، هیچ یک از اقوامم از وضعیت درسی من با خبر نبود، و بعد از اینکه سازمان سنجش رتبه‌های برتر را اعلام کردند، آنها از وضعیت من با خبر شدند!
    * چقدر به آزمون‌های آزمایشی اعتقاد دارید؟
    ایزدمهر احمدی‌نژاد: به نظر من سؤال‌های آزمون سراسری، ساده‌تر و منطقی‌تر از سؤال‌های آزمون‌های آزمایشی  است که مؤسسات مختلف برگزار می‌کنند! این مؤسسات، بدون دلیل، سؤال‌ها را سخت‌تر و طولانی‌تر می‌کنند و همین مساله عاملی می‌شود تا دانش‌آموزان برای بعضی از درس‌ها، از جمله زیست‌شناسی، تلاش بیش از حد نیاز کرده یا حتی مسیر اشتباه را طی کنند. 
    * به نیایش چقدر اعتقاد دارید؟
    ایزدمهر احمدی‌نژاد: برای من، هر قدر به آزمون سراسری نزدیک‌تر می‌شدم، شدتش بیشتر می‌شد؛ چون در آرامش من خیلی نقش داشت؛ البته به این اعتقاد ندارم که فرد هیچ کاری نکند و فقط به پروردگار توکل کند؛ ولی فردی که تلاشش را می‌کند، نیایش برایش بسیار آرامش بخش است.
    * فضای خانوادگی‌تان به خصوص در سال آخر چگونه بود؟
    ایزدمهر احمدی‌نژاد: خانواده‌ام به اینکه من چه بخوانم و چقدر بخوانم، نظارت نداشتند و به نظرم کار درستی هم می‌کردند؛ یعنی والدین باید بیشتر نقش حمایتگر را داشته باشند تا اینکه صرفاً بر نحوۀ درس خواندن فرزندانشان نظارت داشته باشند.
    * در سال‌های اخیر، یکی از عواملی که مانع از درس خواندن داوطلبان می‌شود، تلفن همراه است. بسیاری از جوانان، در خارج از کلاس درس، وقت زیادی را صرف تلفن همراه خود می‌کنند. شما چقدر درگیر تلفن همراه خود بودید؟
    ایزدمهر احمدی‌نژاد: موبایل داشتم، اما برای درس خواندن از آن استفاده می‌کردم؛ چون خیلی از درس‌هایی که می‌خواندم، از روی موبایل بود. کتاب‌ها را دانلود کرده بودم و از امکان جست و جوی مطالب استفاده می‌کردم؛ برای مثال، یک بار فقط قید «بعضی» را در کتاب زیست‌شناسی جست و جو می‌کردم و آنها را مرور می‌کردم.
    * شب و روز قبل از آزمون سراسری چه می‌کردید؟  
    ایزدمهر احمدی‌نژاد: مدتی واژه نامه‌های ادبیات را خواندم و دیگر تا شب کار خاصی نکردم. ساعت نه و نیم شب برای خواب رفتم و ساعت یازده هم خوابم برد.  
    * سؤال‌های گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی یا عمومی گروه‌های آزمایشی علوم انسانی و هنر را نگاه نکردید؟
    ایزدمهر احمدی‌نژاد: نه؛ چون اگر سؤال‌ها سخت بود، روحیه‌ام را از دست می‌دادم، و اگر آسان بود، با تصور اینکه سؤال‌ها آسان خواهد بود، امکان داشت که دقت نظرم سر جلسۀ آزمون سراسری کم شود.
    * روز آزمون سراسری چه کردید؟
    ایزدمهر احمدی‌نژاد: روز برگزاری آزمون سراسری، استرسم نسبت به شب قبل کمتر بود، و چون شب قبل از آن، کمی نگران دیر بیدار شدن و خواب ماندن بودم، چند دقیقه اول شروع آزمون سراسری هم کمی سخت گذشت، اما در کل، مشکلی پیش نیامد.
    * سر جلسه آزمون سراسری وقت کم نیاوردید؟
    ایزدمهر احمدی‌نژاد: در دروس عمومی، در مقایسه با آزمون‌های آزمایشی که دادم، وقت کم آوردم و نتوانستم سؤال‌ها را دوره کنم، اما در دروس اختصاصی، وقت اضافه هم آوردم و محاسباتم را یک بار دیگر مرور کردم که اتفاقاً یک خطا پیدا کردم و آن را تصحیح کردم.
     * فکر می‌کردید که رتبۀ یک آزمون سراسری شوید؟!
    ایزدمهر احمدی‌نژاد: قبل از برگزاری آزمون سراسری، خیلی در این باره فکر نمی‌کردم، اما چون آزمون‌های آزمایشی را خوب می‌دادم، دور از انتظارم نبود که رتبه‌ام خوب شود؛ ولی بعد آزمون سراسری، چون تعداد غلط‌هایم، در مقایسه با آزمون‌های آزمایشی که داده بودم، بیشتر بود و به این خاطر که سطح سؤال‌ها به نسبت سال‌های گذشته ساده‌تر بود، فکر می‌کردم که شاید رتبه‌ام زیر ۱۰ نشود.
    * چه صحبتی با داوطلبان آزمون سراسری سال آینده (۱۳۹۹) دارید؟
    ایزدمهر احمدی‌نژاد: هیچ وقت نباید ناامید شد. در آزمون‌های آزمایشی یا آزمون‌های تستی، که مدارس برگزار می‌کنند، کمتر به فکر رتبه و تراز باشند و بیشتر روی اشتباهاتشان تمرکز کنند. ضمناً بهانه گیری نکنند و به حرف‌های پر حاشیۀ دیگران نیز توجهی نداشته باشند.
    * به عنوان آخرین سؤال، برای ما و خوانندگان این مقاله گویید که چه درصدهایی را در آزمون سراسری کسب کردید؟
    ایزدمهر احمدی‌نژاد: زبان و ادبیات فارسی ۷/۷۸ درصد، زبان عربی ۱۰۰ درصد، فرهنگ و معارف اسلامی ۷/۹۴ درصد، زبان خارجی ۸۴ درصد، زمین‌شناسی ۴/۸۹ درصد، ریاضی ۱۰۰ درصد، زیست‌شناسی ۷/۹۴ درصد، فیزیک ۱۰۰ درصد و شیمی ۱۰۰ درصد.
    ادامه...
  • گفت و گو با علی براتی، رتبۀ ۱ کشوری تجربی کنکور ۹۷

    این روزها بسیاری از مؤسسه‌های آموزشی و انتشارات مختلف به سراغ دارندگان رتبه‌های تک رقمی می‌روند و با تبلیغ‌های رنگارنگ خود در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های گروهی، اعلام می‌کنند که داوطلب مورد نظر فقط به یاری کتاب‌ها، کلاس‌ها ، معلم‌ها یا مشاوران آنها موفق به کسب رتبۀ مورد نظر شده‌اند!!
    از همین رو، بر آن شدیم تا با آقای علی براتی، دارنده رتبۀ یک کشوری در گروه آزمایشی علوم تجربی آزمون سراسری سال ۹۷ ، گفت و گویی داشته باشیم. از او خواستیم که دربارۀ نحوۀ مطالعه‌اش و نکات دیگری که برای داوطلبان آزمون سراسری مهم است، سخن بگوید. با تشکر از همکاری آقای براتی ، نظر شما را به پاسخ‌های این داوطلب کوشا و توانمند قوچانی جلب می‌کنیم.
    نحوۀ مطالعۀ دروس مختلف برای آزمون سراسری
    ادبیات و زبان فارسی
    علی براتی: ادبیات را به صورت موضوعی مطالعه می‌کردم؛ یعنی شش مبحث اصلی ادبیات شامل: قرابت مفهومی، زبان فارسی، آرایه‌ها، لغات، تاریخ ادبیات و املا را به صورت تفکیک شده می‌خواندم و تست می‌زدم؛ البته مباحثی مثل لغت و تاریخ ادبیات را بسیار مرور می‌کردم تا در خاطرم بماند؛ برای مثال، شاید بعضی از لغات را ۱۰ یا ۱۲ بار خوانده باشم. برای مابقی مباحث نیز بیشتر تست می‌زدم تا مطالعه کنم؛ چون معتقدم که با تست زدن، لِم سؤال دست داوطلب می‌آید .در کل به طور میانگین روزی یک ساعت برای مطالعۀ ادبیات وقت می‌گذاشتم.
    عربی
    علی براتی: تلاش می‌کردم تا از روی کتاب درسی مطالب را یاد بگیرم و بعد با توجه به آموخته‌هایم و تکنیک‌های تست زنی، تست بزنم؛ برای مثال، خیلی وقت‌ها در سؤال‌های ترجمه، بررسی کل سؤال لازم نیست و با ترجمۀ فعل و توجه به نوع ضمیر به کار رفته یا جمع و مفرد بودن کلمه، می‌توان به پاسخ صحیح رسید.
    به نظر من اگر قواعد و اصول عربی را یاد بگیری، فراموش نخواهی کرد. برای همین، وقت کمتری به این درس اختصاص می‌دادم و در هفته به طور میانگین چهار ساعت برای درس عربی وقت می‌گذاشتم.
    معارف اسلامی
    علی براتی: فراگیری معارف اسلامی نیاز به تکرار بسیار دارد. باید به آیه‌های قرآنی که در کتاب درسی آمده است، مسلط بود و آنها را حفظ کرد. به همین دلیل، مطالعۀ آن، زمان بر است و باید مطالب را بارها مطالعه نمود تا به درصد مطلوبی دست یافت .خود من حجم زیادی از مطالعۀ دروس عمومی‌ام را به مطالعۀ معارف اسلامی اختصاص می‌دادم؛ شاید به این دلیل که در این درس، مطالعۀ کتاب درسی، مهم‌تر از تست‌زنی است.
     
    زبان خارجی
    علی براتی: زبان انگلیسی‌ام چندان خوب نبود و در آزمون‌های آزمایشی جزو درصدهای پایینم بود، اما با مطالعه و تکرار، توانستم ضعفم را رفع کنم. برای توانمند شدن در این درس، متن کتاب درسی را روزنامه‌وار می‌خواندم تا بفهمم که موضوع آن چیست و شمای کلی درس دستم بیاید. از کتاب‌های کمک آموزشی نیز برای مسلط شدن بر قواعد و فراگیری نحوۀ تست‌زنی در این درس استفاده می‌کردم؛ مثلاً برای تسلط بر درک مطلب، که در کنکور هشت سؤال از آن می‌آید، متن‌های درک مطلب زیادی را مطالعه می‌کردم تا بتوانم هر درک مطلبی را با وجود کلمات جدید و ناشناخته پاسخگو باشم. به داوطلبان پیشنهاد می‌دهم برای اینکه معنی لغات را فراموش نکنند، معنی آنها را در قالب جمله فرا بگیرند. برای این درس نیز حدوداً چهار ساعت در هفته وقت می‌گذاشتم.
    زمین‌شناسی
    علی براتی: درس زمین‌شناسی در زیر گروه یک علوم تجربی ضریب ندارد. برای همین وقت کمی را به آن اختصاص می‌دادم؛ در واقع فقط هفته‌ای یک ساعت یا حتی کمتر از آن برای این درس تست می‌زدم.
    ریاضی و فیزیک
    علی براتی: دروس ریاضی و فیزیک برای داوطلبان گروه آزمایشی علوم تجربی نیز بسیار مهم و تاثیرگذار است . من سعی کردم که اول این دروس را سر کلاس و با مطالعۀ درس نامۀ کتاب یاد بگیرم و سپس با تست و تمرین زیاد به آنها مسلط شوم؛ البته در هر دو درس، وقت زیادی برای مطالعه نمی‌گذاشتم و بیشتر تست می‌زدم. من به طور ذاتی در هر دو درس توانمند بودم؛ با این همه، برای هر یک به طور متوسط هفته‌ای شش یا هفت ساعت وقت می‌گذاشتم.
    زیست‌شناسی
    علی براتی: کتاب زیست‌شناسی را باید بسیار مطالعه کرد و به متن آن کاملاً مسلط شد. در ضمن تست هم باید زیاد حل کرد. خود من برای این درس، تست زیادی از انتشارات مختلف می‌زدم و برای تست زدن هم نگاهم به تست‌های دشوار بود و به این فکر نمی‌کردم که شبیه این سؤال تا حالا در آزمون سراسری داده نشده است؛ چون شاید طراحان آزمون سراسری امسال، سؤال متفاوتی می‌دادند که همین طور نیز شد و سؤال‌های زیست‌شناسی امسال، در مقایسه با سال‌های گذشته، تا حدودی متفاوت بود.
    در کل بیشترین ساعت مطالعۀ من به درس زیست‌شناسی تعلق داشت. برای روزهای تعطیل حداقل سه ساعت زیست‌شناسی می‌خواندم و در کل به طور میانگین هفته‌ای ۲۰ساعت به مطالعۀ زیست‌شناسی اختصاص می‌دادم.
    شیمی                                                        
    علی براتی: تلاش می‌کردم به خود کتاب درسی کاملاً مسلط شوم تا بتوانم به سؤال‌هایی که به حفظیات شیمی مربوط می‌شود پاسخ بدهم. برای بخش محاسبات نیز زیاد تمرین کردم و با تمرین زیاد، محاسباتم قوی شد. بعضی از سؤال‌های این درس نیز نه حفظی است نه محاسباتی، و برای پاسخ به این سؤال‌ها باید مفاهیم دروس شیمی را کاملاً فهمید و دانست که هدف از طرح این مطلب در کتاب درسی چیست و چه فایده‌ای دارد؛ برای مثال، من سعی می‌کردم که یک واکنش شیمیایی را در ذهنم تجسم کنم: اینکه فرضاً وقتی یک مولکول با مولکول دیگر برخورد می‌کند چه اتفاقی می‌افتد. به یاری این تحلیل، راحت‌تر از پس سؤال‌های شیمی بر می‌آمدم. برای شیمی نیز بعد از زیست‌شناسی، بیش از سایر درس‌ها وقت می‌گذاشتم. حدوداً ۱۰ ساعت در هفته درس می‌خواندم.
    البته باید بگویم که ساعت‌های ذکر شده برای زمانی بود که تعطیل بودیم و مدرسه نداشتیم، اما در دوران مدرسه، به غیر از روزهای تعطیل، شش یا هفت ساعت مطالعه می‌کردم.

    تابستان قبل از سال چهارم

    علی براتی: تابستان مدرسه نمی‌رفتم و با برنامۀ آزمون‌های آزمایشی مطالعه می‌کردم. مباحث مورد مطالعه‌ام نیز دروس پایه بود؛ یعنی سعی می‌کردم که نقاط ضعفم را در دروس سال دوم و سوم ترمیم کنم و روزانه بین هفت تا هشت ساعت مطالعه می‌کردم.
    تعطیلات نوروز
    علی براتی: می‌دانستم که اگر از این ایام خوب استفاده کنم و برنامه مطالعاتی دقیقی داشته باشم، می‌توانم از خیلی از داوطلبان که در این ایام مطالعه نمی‌کنند، جلو بزنم و خودم را بالا بکشم. برای همین طبق برنامه آزمون‌های آزمایشی درس می‌خواندم و به جمع‌بندی دروس پایه و مطالعۀ مباحث نیمسال اول سال چهارم می‌پرداختم. لازم است بگویم که برخلاف عده‌ای که می‌گویند باید اسفندماه تمام درس‌ها را خواند و به پایان رساند، من اواسط اردیبهشت به طور کامل درس‌هایم تمام شد و به جمع‌بندی جامع درس‌ها رسیدم.
    یک روز قبل از کنکور
    علی براتی: صبح قبل از کنکور، حدود یک یا دو ساعت معارف اسلامی خواندم و روی مباحثی که کمتر مطالعه کرده بودم، تمرکز کردم. بعد مباحث مشترک سؤال‌های کنکور ریاضی را حل کردم و غروب هم همراه خانواده بیرون رفتم و در نهایت به خانه برگشتم و به موقع خوابیدم.
    ماشین حساب
    علی براتی: مسایل را ذهنی یا با کاغذ حل می‌کردم و اصلاً از ماشین حساب استفاده نمی‌کردم؛ چون در جلسۀ آزمون نمی‌شود از ماشین حساب استفاده نمود.
    اضطراب
    علی براتی: مواردی که رتبه‌ام در آزمون‌های آزمایشی خوب نمی‌شد و نتیجۀ مورد نظرم را نمی‌گرفتم، گاه نگران می‌شدم، اما می‌دانستم که اگر این نگرانی ادامه داشته باشد، مطالعه‌ام مختل خواهد شد و وضعیت بدتری پیدا خواهم کرد. به همین منظور، برای خودم استنتاج می‌کردم که اگر قرار باشد استرس داشته باشم، آزمون بعدی‌ام بدتر می‌شود؛ پس بهتر است که به جای نگرانی، به فکر رفع مشکل و جبران آن باشم.
    رقابت
    علی براتی: رقابت خاصی با کسی نداشتم؛ البته با یکی از همکلاسی‌هایم که رتبه ۱۴ کشوری شده است، دوست بودم و با هم نکات درسی را مرور می‌کردیم و اگر یکی از ما به نکته درسی جدیدی پی می‌برد، آن نکته را  به دیگری می‌گفت. در واقع هر دوی ما سعی می‌کردیم که به یاری هم، بهتر از قبلمان بشویم و همین امر در موفقیت هر دوی ما نقش داشت؛ اما رقابت خاصی با یکدیگر نداشتیم.
    مشاور
    علی براتی: از مشاور استفاده نمی‌کردم و خودم برنامه‌ریزی درسی‌ام را انجام می‌دادم. اگر هم ضعفی داشتم به کمک کتاب‌های کمک آموزشی آن را رفع می‌کردم.
    خانواده
    علی براتی: خانواده، هم از نظر تامین منابع مطالعاتی و امکانات مورد نیاز و هم آماده کردن محیط روانی مناسب، برای من نقش بسزایی داشتند؛ زمانی که اعتماد به نفسم کم می‌شد یا نگران می‌شدم، به من روحیه می‌دادند. در خانه حتی برادر کوچکترم مراعات حال مرا هنگام تماشاکردن تلویزیون می‌کرد. والدینم نیز در دید و بازدید از اقوام، به شرایط من توجه داشتند و امسال مهمانی رفتن و مهمان آمدن به منزل ما، بسیار کم شده بود.
    نیایش
    علی براتی: بسیاری از اوقات، پس از نماز یا هر در فرصت دیگری، با خدا حرف می‌زدم و از او برای اینکه یاورم است و در رسیدن به هدفم کمکم می‌کند، تشکر می‌کردم. زمانی هم که نتیجه‌ام بد می‌شد، با پروردگار حرف می‌زدم و به او می‌گفتم که فقط تو می‌توانی کمکم کنی . در کل معتقدم که نیایش در آرامش فرد خیلی مؤثر است؛ اینکه بدانی کسی هست که بسیار قدرتمند است و حواسش به تو هست، و اگر تلاش کنی و به او توکل کنی، کمکت خواهد کرد.
    تغذیه
    علی براتی: برای صبحانه چیزی پر انرژی مثل کره و مربا می‌خوردم تا انرژی مورد نیازم را در طول روز تامین کند. برای ناهار هم سعی می‌کردم که غذای سنگین نخورم تا دچار خواب آلودگی نشوم و شب‌ها هم غذای سبک می‌خوردم تا خواب راحتی داشته باشم و تقریباً هیچ وقت سراغ فست فودها نمی‌رفتم.  
    خواب
    علی براتی: در شبانه روز هفت یا هشت ساعت می‌خوابیدم؛ البته سعی کردم که زمان خوابم را کمتر کنم، اما دیدم که وقتی کمتر می‌خوابم، اذیت می‌شوم؛ پس سعی کردم که از وقت بیداری‌ام به خوبی بهره ببرم.
    احساس خستگی
    علی براتی: هر زمان که درس می‌خواندم، اما به نتیجۀ مورد نظرم نمی‌رسیدم، احساس خستگی می‌کردم؛ اما چون هدف بزرگی داشتم، خستگی را کنار می‌گذاشتم. من معتقدم که برای موفقیت و رسیدن به هدف، باید مسیر سختی را طی کرد، و هر چه هدف بزرگتر باشد، مسیر رسیدن به موفقیت سخت‌تر است.
    تلفن همراه
    علی براتی: گوشی نداشتم، اما گاهی سراغ کامپیوتر می‌رفتم و به اینترنت هم سری می‌زدم.
    تفریح
    علی براتی: در این یک سال تفریح خاصی نداشتم. گاهی تلویزیون نگاه می‌کردم و، همان طور که قبلاً اشاره کردم، بعضی از اوقات نیز به اینترنت سر می‌زدم؛ ولی در کل کمتر پیش می‌آمد که وقتم به بطالت هدر برود، و اگر هم زمانی وقتم صرف مطالعه نمی‌شد، بیش از یک یا دو ساعت طول نمی‌کشید..
    درصدهای آزمون سراسری
    علی براتی: ادبیات: ۷/۹۴ درصد، عربی: ۱۰۰ درصد، معارف: ۸۴ درصد، زبان خارجی: ۴/۸۹ درصد، زمین شناسی: ۲۰ درصد، ریاضی: ۷/۹۶ درصد، زیست‌شناسی: ۷/۹۴ درصد، فیزیک ۱۰۰ درصد، شیمی ۲/۹۲ درصد.
    سخن آخر
    علی براتی: به نظر من، موفقیت دانش‌آموزان شهرستان‌های کوچک در گروه آزمایشی علوم تجربی، بیانگر آن است که امکانات، نقش کمی در موفقیت داوطلبان دارد و مهم‌ترین امر، تلاش یک داوطلب است. به همین خاطر، اگر دانش‌آموزی مصمم باشد تا به هدف خود برسد، نیازی به امکانات عجیب و غریب مثل معلم پروازی و … نیست.
    هر داوطلبی باید هدفش را به دقت مشخص کند و مطابق آن تلاش کند؛ زیرا بدون شک، تلاش و برنامه‌ریزی دارنده رتبۀ یک با ۱۰۰ متفاوت است؛ البته اگر فردی ساعی و مصمم باشد، می‌تواند در گذر زمان، هدفش را متعالی‌تر کند. خود من اوایل می‌خواستم که در رشته پزشکی دانشگاه تهران قبول شوم، اما در طی سال چهارم، وقتی دیدم که در آزمون‌های آزمایشی رتبه‌های خوبی کسب می‌کنم، تصمیم گرفتم که رتبۀ تک رقمی بیاورم و در نهایت به خودم گفتم که چرا برای رتبۀ یک درس نخوانم. و برای کسب رتبۀ یک تلاش کردم.و بالاخره اینکه داوطلبان هیچ وقت ناامید نشوند؛ چون ناامیدی گناه بزرگی است و به شکست منجر خواهد شد.
    ادامه...