Archives : موفقیت در کنکور

  • آرام بگیریم!(بخش ۴ از ۴)

    • ۷- زمانی را فقط به خودتان اختصاص دهید

    همیشه کارهای زیادی هستند که آرزو داریم به آنها بپردازیم و به خاطر کارهایی که مجبور به انجام آنها هستیم کارهای مورد علاقه خود را رها کرده و انجام آنها را به زمان دیگری موکول می‌کنیم. باید به این نکته توجه داشته باشید که کارهایی که باید به آنها بپردازیم، هیچ گاه تمامی ندارند؛ پس ما نباید به خاطر انجام این کارها از علایق و خواسته هایمان صرف نظر کنیم.

    بهتر است که با یک برنامه‌ریزی مناسب و اصولی، زمانی را نیز به انجام کارهای مورد علاقه مان اختصاص دهیم. برای هر فردی نسبت به فرد دیگر ممکن است این کارها و علایق متفاوت باشد. یکی ترجیح می‌دهد زمانی را به ورزش‌هایی مانند شنا، فوتبال و … اختصاص دهد، یکی دوست دارد به سینما یا کوه برود و دیگری علاقه‌مند است که زمانی را به دیدن برنامه تلویزیونی مورد علاقه خود اختصاص دهد. فرقی نمی‌کند که انجام چه کاری باعث شادی شما می‌شود؛ مهم آن است که حتماً این کار را انجام دهید و از آن لذت ببرید.

    • ۸- تنهایی و خواب را دریابید

    بسته به اینکه شخصیت برون‌گرا یا درون‌گرایی دارید، ممکن است که نظر شما درباره تنهایی و گذراندن اوقاتی از زندگی به این صورت، متفاوت باشد. ممکن است که در میان شما عزیزان کسانی باشند که به هیچ وجه در تنهایی احساس آرامش و راحتی نکنند یا افرادی وجود داشته باشند که علاقه‌مند به گذراندن وقتی از زندگی خود در طی روز، هفته یا ماه به این صورت باشند؛ با این همه، همان‌گونه که تنهایی زیاد ممکن است مضر و آسیب زا باشد، مقداری تنهایی نیز برای همه ما لازم است؛

    البته به شرطی که این تنهایی، باعث هجوم افکار منفی و آزار دهنده به ذهن ما نشود. سعی کنید که در تنهایی، به خدا و الطافی که او به زندگی شما عطا کرده است، فکر کنید و شکرگزار این نعمت‌ها باشید. در تنهایی به خود و قابلیت‌هایتان و به زوایای مثبتی از شخصیت خودتان، که باعث افتخار شماست، فکر کنید و به این بیندیشید که چه کارهایی برای تقویت و رشد این بخش‌های شخصیتی خود می‌توانید انجام دهید. به موفقیت‌هایتان نگاهی بیندازید و ببینید که چگونه و در چه شرایطی به این موفقیت‌های کوچک و بزرگ رسیده اید و باز هم شکرگزاری کنید. باز هم تاکید می‌کنیم هر زمانی که احساس کردید تنهایی دارد برای شما آزار دهنده و نگران کننده می‌شود، سعی کنید که اوقات خود را با برنامه‌های مورد علاقه‌تان پر کنید.

     آنچه که خیلی بیشتر از تنهایی می‌تواند در ایجاد آرامش و تداوم آن برای شما مؤثر باشد خوابیدن است. هر انسانی، بسته به نوع فعالیت و کارهای روزمره خود، نیاز به مقداری خواب و استراحت دارد تا روزهای بعد را با نشاط و احساس خوبی به انجام برنامه‌ها و کارهایش ادامه دهد. علاوه بر رفع خستگی جسمی، خواب به رفع خستگی‌ها و بهبود وضعیت روحی شما نیز کمک مؤثری می‌کند؛ بنابراین، در هر شرایطی که هستید، حتماً باید بخشی از اوقات روزمره خود را به خوابیدن و استراحت اختصاص دهید؛ البته نکته مهم این است که خوابی خوب است که در آن دچار استرس و آشفتگی نشوید یا با خاطر آوردن مشکلات و کارهای روزمره، آن را دچار اختلال نکنید. برای اینکه خواب راحتی داشته باشید حتماً به توصیه‌های زیر توجه کنید:

    الف- از نوشیدن قهوه، چای یا کاکایو در ساعات آخر شب خودداری کنید؛

    ب- از دو تا سه ساعت قبل از خواب، فعالیت‌های شدید را متوقف کنید؛

    پ- هرگز قبل از خواب مبادرت به خوردن نکنید؛

    ت- سعی کنید که هر شب، راس ساعت مشخصی به رختخواب بروید؛

    ث- محل خواب خود را در مکانی آرام و به دور از هر گونه نور و صدا برگزینید.

    ج- سعی کنیدکه  به هنگام رفتن به رختخواب، هر گونه فکر و خیالی را از ذهن خود پاک کنید. نگرانی‌های شغلی، عاطفی، مالی، بیماری و تحصیلی از عوامل اصلی بروز بی‌خوابی هستند؛ بنابراین، می‌توانید قبل از خواب با نوشتن مسایل روز خود، آنها را از ذهنتان به کاغذ منتقل کرده و افکار خود را رها سازید.

    چ ـ به خاطر داشته باشید که رختخواب، رختخواب است. آن را به محل مطالعه، دفتر کار یا کتابخانه مبدل نسازید؛ بدین ترتیب عادت خواهید کرد که به هنگام رفتن به رختخواب فقط بخوابید.

    ح-  دعا و نیایش قبل از خواب نیز تاثیر بسیار مثبتی بر خواب راحت شما دارد.

    خ ـ می‌توانید زمان قبل از خواب را به خواندن کتاب، گرفتن دوش یا خوردن یک لیوان شیر گرم اختصاص دهید.
    د- بالاخره هنگامی که به رختخواب رفتید، در آن بمانید و در صورتی که دچار بی‌خوابی شدید، از برخاستن مجدد و انجام هر گونه فعالیت فیزیکی یا فکری حتماً بپرهیزید؛ زیرا در آن صورت، تنها بیداری و هشیاری شما تشدید می‌شود؛ نه خواب آلودگی شما

    ادامه...
  • آرام بگیریم!(بخش ۳ از ۴)

    • ۴- مثبت اندیش باشید

    اگر مثبت اندیش نباشید، همه چیز می‌تواند بی‌ثمر و آزاردهنده باشد. داشتن نگرش مثبت و امید، بهترین سلاح در مقابل اضطراب است. نسبت به انتظارات و برنامه‌ریزی‌های خود واقع‌بین و منطقی بوده و توانایی‌های خود را در موقعیت‌های خاص بشناسید و نسبت به عدم توانایی‌ها و ضعف‌های خود نیز واقع‌بین باشید.

    هر چقدر نگرش شما نسبت به مسایل زندگی منطقی‌تر باشد، به آرامش بیشتری دست خواهید یافت؛ به این منظور، شما عزیزان در انتخاب هدف، برنامه‌ریزی، راهکارهای رسیدن به هدف و … سعی کنید تا با توجه به توانایی‌ها و استعدادهایتان قدم بردارید. فرقی نمی‌کند، چه به تازگی دانشجو شده‌اید و چه در صدد هستید که کنکور را تجربه کنید، نه خود را دست کم بگیرید و نه بیش از آنچه در توانتان است برای خود برنامه‌ریزی کنید. پرداختن به این موضوع باعث می‌شود تا با آرامش بیشتری سراغ اهداف خود رفته و به آن جامه عمل بپوشانید. بر توانایی‌های خود تکیه کنید.

     ریسک کنید و با وقایع جدید به عنوان تجربه‌ای نو روبرو شوید و از برد و باخت هرگز نهراسید. در صورتی که این‌گونه عمل کنید، امکانات جدیدی برای شما فراهم می‌شود و می‌توانید حس خویشتن‌پذیری را در خود تقویت نمایید. جلوی پیشرفت شخصی خود را نگیرید. با خودتان صحبت کنید. صحبت کردن با خود، بیشتر در زمینه مقابله با فرضیات بد و آسیب‌زا مطرح می‌شود. می‌توانید خودتان این گونه فرض‌ها را تشخیص داده و سپس آنها را رها کنید.

    • ۵- درباره خود بهتر فکر کنید

    در افکار و عقایدتان نسبت به خودتان بازنگری کنید. در مقابل خودتان صبور باشید و ارزش‌ها، استعدادها و مهارت‌های خود را ببینید و آنها را ارج نهید. خود را بدون هیچ قید و شرطی دوست بدارید. هر گونه ترس و تردید غیرمنطقی که در مورد خود دارید، کنار بگذارید. اگر دیدگاه مثبت و سالمی در مورد خود داشته باشید، یاد خواهید گرفت که خود را بدون قید و شرط قبول داشته باشید.

     برای اینکه نتیجه بهتری از این موضوع بگیرید، گفت و گوی درونی و ذهنی مثبت خود را تقویت کنید. اگر هر فرد به پس زمینه اصلی مکالمات ذهنی خود، که به طور پیوسته در ذهنش تکرار می‌شود، توجه کند، به تاثیر مسلم و آنی این مکالمات، نه تنها بر افکار، بلکه بر عملکرد و رفتار خود نیز پی‌خواهد برد. به خاطر داشته باشید که ضمیر ناخودآگاهتان با شما سخن می‌گوید. اگر تشخیص دهید که بیشتر از مکالمه درونی مثبت استفاده می‌کنید یا منفی، و در صدد تقویت گفت و گوی مثبت و رفع گفت و گوی منفی برآیید، انجام این کار باعث خواهد شد تا گفت و گوی ذهنی مثبت، بی‌نهایت سودمند بوده و بر روش‌های برنامه‌ریزی شما در آینده مؤثر باشد. مکالمه درونی مثبت همچنین می‌تواند شما را به سوی رویکرد «هر کاری و هر چیزی امکان‌پذیر است» سوق دهد و باعث ایجاد آرامش و احساس امنیت‌تان گردد.

    • ۶- برای دوستی‌ها ارزش قایل شوید

    دوستی‌های خوب و ماندگار می‌توانند باعث آرامش و احساس امنیت ما شوند؛ بنابراین، سعی کنید تا از میان افرادی که از نظر شخصیتی با شما همخوانی و تناسب دارند، افرادی را برای دوستی انتخاب کنید. دوستی‌ها ممکن است عمیق یا سطحی باشد. فرقی نمی‌کند، به جای آنکه معتقد باشید که فقط رابطه دوستانه با یک نفر می‌تواند تنهایی شما را پایان بخشد، برای همه دوستی‌های خود و ویژگی‌های منحصر به فرد هر یک از آنها ارزش قایل شوید. وقتی را با دوستان خود بگذرانید و برای آنها از  زندگی روزمره و برنامه‌هایتان صحبت کنید.

    نکته مهم آن است که توجه داشته باشید دوستان شما از افرادی باشند که شما و توانایی‌هایتان را ببینند و تشویقتان کنند؛ نه اینکه استعدادها و اهدافتان را کوچک شمرده و تحقیر نمایند. اگر دوستانی از این گروه در زندگی شما وجود دارند، نه تنها باعث آرامش شما نمی‌شوند، بلکه سبب می‌شوند تا شما از توانایی ها و مسیر موفقیت خود نیز دور شوید.

    ادامه...
  • آرام بگیریم!(بخش ۲ از ۴)

    • ۱- یاد خدا، آرامش بخش قلب‌ها

    الا بذکر الله تطمین القلوب (آگاه باشید که فقط با یاد خدا دل‌ها آرام می‌گیرد). هنگامى که نام خدا برده مى‌شود، یک دنیا عظمت، قدرت، علم و حکمت در قلب انسان متجلى می‌شود؛ چرا که او داراى اسماء حسنى و صفات علیا و صاحب تمام کمالات و منزه از هر گونه عیب و نقص است. توجه مداوم به چنین نکاتی، نه تنها روح انسان را به نیکی‌ها و پاکی‌ها سوق مى‌دهد و از بدی‌ها و زشتی‌ها پیراسته مى‌کند، بلکه باعث می‌شود تا ما همیشه از اینکه خدایی با این عظمت و بزرگی، مراقب ما و احوال و امور زندگی‌مان است، احساس آرامش کنیم؛

    پس زمانی را برای خلوت کردن با خدا اختصاص دهید، با او درد دل کنید، از روزی که گذرانده‌اید، با او صحبت کنید، از آدم‌ها، از غم‌ها، از شادی‌ها با خدا حرف بزنید و بابت نعمت‌های قشنگی که در اختیار خودتان دارید از او تشکر کرده و ایمان خود را راجع به این باور که هر چیزی که در زندگی شما اتفاق می‌افتد در راستای خیر و مصلحت شماست، تقویت کنید. انجام این کار باعث می‌شود تا به آرامشی که می‌خواهید دست پیدا کنید و دیگر کمتر چیزی باعث رنجش و ناراحتی شما شود.

    • ۲- فقط درباره آنچه دوست دارید، حرف بزنید

    حرف زدن در مورد غم‌ها و ناراحتی‌ها باعث می‌شود که ناگواری‌ها و تلخی‌ها بیش از پیش در زندگی شما نمود پیدا کند؛ پس سعی کنید که همیشه در مورد زیبایی‌ها و خوبی‌های زندگی‌تان صحبت کنید و به آنها اهمیت دهید و از کنار آنها بی‌تفاوت نگذرید.

    در مورد موفقیت‌هایتان، نعمت‌های خدا، دوستان خوب، اخبار خوش، سلامتی، خصوصیات خوب آدم‌ها و راجع به هر چه که دوست داریم به ما اهدا شود، صحبت کنید. سعی کنید و با خود بسیار تمرین کنید تا آنچه را که نمی‌خواهید، نبینید، نشنوید و درباره آن حرف نزنید. این موضوع کمک بسیار زیادی به آرامش شما خواهد کرد؛ فقط کافی است که امتحان کنید.

    • ۳- یاد بگیرید که گاهی مسایل را رها کنید

    به هر مساله‌ای دایماً گره نخورید. وقتی همیشه و همه جا در فکر مسایل و مشکلات خود هستید و به مرور آنها می‌پردازید، در واقع همیشه بار اضافه‌ای را با خود حمل می‌کنید که این موضوع خود سبب ایجاد اضطراب و استرس در شما می‌شود. سعی کنید که با یک ذهن رها و آزاد زندگی کنید. پرداختن به این امر به شما کمک می‌کند که با هر محرک کوچک یا مانع جزیی، آشفته نشوید.

    به خود و خدای خود ایمان داشته باشید. اگر به خود و خدای خود ایمان داشته باشید، به راحتی از عهده مشکلات زندگی‌تان برخواهید آمد و ثابت قدم و مطمین، در راه رسیدن به اهداف خود گام برخواهید داشت.

    ادامه...
  • آرام بگیریم!(بخش ۱ از ۴)

    به عنوان فردی از این دنیای بزرگ، هم کسی که تازه وارد دانشگاه شده است و هم داوطلب پشت کنکوری و یا دانش‌آموزی که قرار است سال آینده کنکور را تجربه کند، در هر جا و هر موقعیتی که هستید، باید به خاطر داشته باشید که داشتن آرامش در زندگی، مؤثرترین راه برای رسیدن به اهداف و موفقیت است.

    برای رسیدن به این مهم‌ترین و کلیدی‌ترین نکته زندگی، یعنی آرامش، لازم است که برخی از قابلیت‌های ویژه را در خود پرورش داده و شرایط خاصی را در زندگی‌تان ایجاد کنید. بسیاری از شما عزیزان ممکن است که آرامش در زندگی را به سبک و شیوه خودتان ایجاد کنید، اما در میان شما احتمالاً کسانی نیز هستند که هیچ گاه و در هیچ شرایطی، احساس آرامش نمی‌کنند؛ حتی الان که کنکور را به خوبی پشت سر گذارده‌اید و دیگر هیچ دغدغه‌ای ندارید.

    یکی از دوستان، که موقعیت اجتماعی و اقتصادی بسیار خوبی هم در جامعه دارد، اشاره می‌کرد که «هیچ گاه در زندگی، احساس آرامش نکرده‌ام. از کودکی، همیشه این استرس را داشتم که باید خوب درس بخوانم. در دبیرستان دغدغه کنکور و قبولی در دانشگاه، آرامش را از من سلب کرد.

    با ورود به دانشگاه، دروس و امتحان‌ها، شرکت در مقطع فوق لیسانس و پس از مقطع فوق لیسانس، شرکت در آزمون دکتری و موفقیت در آن و مهم‌تر از آن، داشتن یک کار مناسب و رقابت در عرصه کار، ذهن مرا درگیر کرده و آرامش را از من گرفته است. حالا که به همه این موقعیت‌ها دست یافته‌ام و شرایط خوبی دارم، می‌بینم که می‌توانستم بدون نگرانی و حداقل با دغدغه کمتری به این خواسته‌ها و اهدافم دست یابم؛ اما همیشه از خود می‌پرسم: چرا نتوانستم و چرا بهترین روزهای عمرم را با نگرانی‌های بی‌ارزش از بین بردم؟»

    ممکن است که هر یک از ما دلایلی برای نداشتن آرامش در زندگی خود داشته باشیم. به این نکته نیز باید توجه داشت که چندان فرقی نمی‌کند که در کدام کشور و با چه شرایط اقتصادی و اجتماعی زندگی می‌کنیم. گرچه داشتن آرامش با توجه به این شرایط، ممکن است تغییر کند، اما در نهایت این ما هستیم که به بزرگترین منبع انرژی و شادی خود در زندگی پر و بال حضور داده یا آن را از ریشه قطع می‌کنیم.

    صرف نظر از نقشی که آرامش در موفقیت‌ها و پیشرفت‌های ما خواهد داشت، تاثیر این اصل مهم بر سلامت جسمی و روحی ما نیز غیرقابل انکار است؛ بنابراین، در این چند مقاله تصمیم گرفته‌ایم تا کمی درباره راهکارهای رسیدن به آرامش در زندگی، با شما عزیزان صحبت کنیم. رعایت نکات زیر مقدماتی است که به شما کمک می‌کند تا در این مسیر گام بردارید، پس با ما همراه باشید.

    ادامه...
  • خود را از بن‌بست یاس، نجات دهید!

    این روزها داوطلبان آزمون سراسری ۱۴۰۰ احساسات متفاوتی را تجربه می‌کنند. عده‌ای شادمان از نتایج نهایی این آزمون هستند و در رشته و دانشگاه مورد علاقۀ خود پذیرفته شده‌اند، عده‌ای در رشته‌ای پذیرفته شده‌اند که ایده‌آلشان نبوده است، و عده‌ای نیز از ادامۀ راه، بازمانده و در هیچ یک از انتخاب‌های خود نتوانسته‌اند که پذیرفته شوند.
    چه آنان که به رشتۀ دانشگاهی مورد علاقۀ خویش راه یافته و چه آنان که نتوانسته‌اند در رشته‌ای که دوست داشته‌اند، پذیرفته شوند باید بدانند که این، ابتدای راه است و نباید همه چیز را تمام شده فرض کنند.
    شما تنها باهوش دانشگاه نیستید!
    چند سال پیش، در همایش معرفی رشته‌های یکی از دانشگاه‌های مطرح کشور، یکی از حاضران پرسید: «اگر دانشجویی سطح علمی بالاتری نسبت به سایر دانشجویان داشته باشد، آیا می‌تواند واحدهای دانشگاه را سریع‌تر پاس کند؟ اصلاً دانشگاه چه امکاناتی برای دانشجویان باهوش و نابغه دارد؟»
    آن روز، رییس دانشکدۀ مهندسی برق دانشگاه گفت: «شما وارد دانشگاه بشوید و سطح دروس و سایر  دانشجویان را ببینید؛ آن وقت اگر برتر از سایرین بودید، در این باره با هم صحبت خواهیم کرد!»
    این حس خود بزرگ‌بینی و برتر بودن، گاه در برخی از رتبه‌های برتر آزمون سراسری مشاهده می‌شود؛ البته عمر این حس چندان طولانی نیست و اکثر مواقع در همان ترم اول از بین می‌رود، اما باعث می‌شود تا برخی از دانشجویان در همان ترم اول، احساسات متناقضی را تجربه کنند. جوانی که تا پیش از ورود به دانشگاه، تصور می‌کند که نبوغی قابل توجه دارد و از سایر همکلاسی‌های خود، یک سر و گردن بالاتر است، در دانشگاه، وقتی با دانشجویانی باسوادتر و باهوش‌تر از خود روبرو می‌شود، ناگهان از قلۀ رؤیایی خود به زیر می‌افتد و گاه نگران و مضطرب می‌شود؛ از همین رو، داوطلبان دارنده رتبه‌های برتر باید دقت داشته باشند که قرار است در کلاسی بنشینند که سایر دانشجویان نیز در سطح آنها هستند، و اگر در مدرسۀ خود از لحاظ علمی بهترین دانش‌آموز کلاس بوده‌اند، در دانشگاه کنار دانشجویانی می‌نشینند که آنها نیز در مدرسه جزو بهترین‌ها بوده‌اند و سطح علمی بالایی دارند.
    این رشته، انتخاب اصلی من نبود!
    بارها گفته‌ایم و همچنان معتقدیم که نباید به امید پذیرش در دانشگاه، هر رشته‌ای را انتخاب کرد. اگر شما به رشته‌ای علاقه‌مند نیستید یا می‌دانید که توانمندی لازم را برای مطالعه و موفقیت در رشته‌ای ندارید، نباید آن رشته را انتخاب کنید؛ اما اگر شما در رشته‌ای پذیرفته شده‌اند که ایده‌آل شما نیست، نگران نباشید؛ زیرا بسیاری از ما، ایده‌آل‌هایمان، نه بر اساس شناخت، بلکه بر پایۀ هنجارها یا سلیقۀ خانواده یا جامعه است؛ در نتیجه، وقتی وارد دانشگاه می‌شوید و از نزدیک با واحدهای درسی و محیط دانشگاه یا دانشکده آشنا می‌شوید، این امکان زیاد است که حتی از رشتۀ تحصیلی خود رضایت کامل پیدا کنید و از اینکه در این رشته پذیرفته شده‌اید، خشنود نیز باشید.
    از سوی دیگر، شما می‌توانید در مقاطع بالاتر، رشتۀ تحصیلی خود را تغییر دهید؛ به عبارت دیگر، راه برای ورود به رشته‌ای که ایده‌آل شما بوده است، بسته نیست؛ پس به جای اینکه از روز اول با دلمردگی و انرژی منفی وارد دانشگاه شوید، به دنبال نکته‌های مثبت و جاذبه‌های رشته و دانشگاه محل تحصیل خود باشید.    
    قبول نشدن در کنکور، پایان راه نیست
    اینکه قبول نشدن در کنکور را خیلی بزرگ کنیم و از آن شکستی غیرقابل جبران بسازیم، اشتباه است. افرادی بوده‌اند که در بهترین دانشگاه‌ها درس خوانده‌اند، اما در ادامه مسیر دانش اندوزی، به خاطر نداشتن برنامه و متوقف کردن تلاش تحصیلی‌شان، نتوانسته‌اند به موفقیت چشمگیری در بازار کار دست پیدا کنند؛ از سوی دیگر، بسیاری از هنرمندان موفق و عالمان حوزه‌های دیگر را می‌توانیم مثال بزنیم که بدون تحصیلات دانشگاهی نیز توانسته‌اند در حوزه کاری خود موفق باشند.
    هر داوطلبی باید بپذیرد که در آزمون سراسری، احتمال شکست یا موفقیت وجود دارد، و اگر داوطلبی در کنکور نتوانست در رشته مورد نظر خود پذیرفته شود یا اصلاً در هیچ یک از انتخاب‌های خود پذیرفته نشد، نباید به مقایسه خود با دیگران بپردازد یا قبول نشدن در کنکور را نشانی از ناتوانی خود بداند. والدین نیز نباید زندگی  فرزندانشان را به نتیجه کنکور گره بزنند؛ زیرا نسل آینده‌ساز این کشور، در کنار تحصیلات دانشگاهی، به آموزش‌های دیگری نیز نیاز دارد؛ آموزش‌هایی که باید منجر به ارتقاء هوش هیجانی آنها شود؛ یعنی باید توانایی انگیزه دادن به خود و (در شرایط دشوار و سرخوردگی) پشتکار لازم را داشته باشند و بتوانند خواسته‌ها، هیجان‌ها و استرس خود را کنترل کنند و با تفکیک و تشخیص درست احساسات خود، بتوانند با دیگران همدلی و همفکری داشته باشند.

    یک داوطلب، به عنوان نسل آینده‌ساز جامعه، باید بپذیرد که قرار نیست در زندگی خود فقط به خوشی‌ها تکیه کند و انتظار داشته باشد که همه چیز مطابق میلش پیش برود، و اگر امروز در رشتۀ مورد علاقه‌اش پذیرفته نشد، این به معنای پایان همه چیز و باختن در زندگی نیست، بلکه به این معناست که  در این برهه از زمان، به بخشی از اهداف یا آرزوهایش دست نیافته‌است؛ پس، به جای آنکه بگوید «من کم آورده‌ام» و خود را در امواج ناامیدی غرق کند، لازم است که  راه‌های غلبه بر ناامیدی را فرا بگیرد و خود را از بن بست یاس، نجات دهد. 

    ادامه...
  • اگر رتبۀ مورد انتظارتان را کسب نکردید: این روزها چه کنید؟(بخش ۳ از ۳)

    اکنون چه باید کرد؟
    حتی زمانی که احساس می‌کنید هیچ کاری از دستتان برنمی‌آید، به دقت فکر کنید. مطمیناً یک راه پیدا می‌کنید که به شما در این زمینه کمک کند. حال چگونه می‌توانید آن را به کار بندید؟
    با مطرح کردن این سؤال، خودتان را از دایره منفی‌گرایی‌هایی نظیر «واقعاً ناامید کننده» است، نجات داده‌اید و  روی نکات مثبت تمرکز می‌کنید. به این طریق، راهی را پیدا کرده‌اید که شما را به نتیجه می‌رساند و راهی را به شما نشان می‌دهد که بتوانید از ناامیدی‌ها نجات پیدا کنید؛
    برای مثال، اگر  هدف شما شرکت در آزمون سراسری سال آینده است، با در نظر گرفتن اهداف کوچکتر، در به دست آوردن هدف اصلی‌تان کوشا باشید و هر پیروزی کوچکی را، که در جهت هدف نهایی‌تان است، به روشی منطقی و پرمعنا جشن بگیرید؛ چرا که در نظر گرفتن اهداف کوچک، به عنوان پله‌هایی برای رسیدن به هدف غایی، علاوه بر ایجاد حس تنوع، احساس پیروزی را در شما تشدید می‌کند.
     بهترین راهکار، درس خواندن است
    زمانی که برای حل مشکلی در حال تلاش هستید، ممکن است آن قدر درگیر یافتن راه حل شوید که ناخواسته کارهای جانبی بسیار زیادی را به آن اضافه کنید و با خودتان هم تصور کنید که ممکن است این موارد به شما کمک کنند. اگر نگاهی به سایت‌های اینترنتی انداخته باشید، پر است از تبلیغاتی نظیر «ما ورود شما را به دانشگاه آسان می‌کنیم، «موفقیت شما در دستان ماست»، و این قبیل موارد، تنها به عنوان هیاهو حساب می‌شوند و باید بدانید که حتی خواندن آنها هم ممکن است وقت شما را تلف کند.
    سفارش‌دهندگان این طور آگهی‌ها فقط وقت شما را تلف می‌کنند و پول‌هایتان را به تاراج می‌برند و هیچ اهمیتی هم به موفقیت یا شکست شما نمی‌دهند؛ البته بیشتر افراد، زمانی که از روند کند کار خود خسته می‌شوند، معمولاً به چنین مواردی روی می‌آورند و به تبلیغاتی نظیر «این همان چیزی است که شما نیاز دارید» و «ما همه چیز را برای شما آسان کرده‌ایم» توجه می‌کنند.
    اگر آینده نگر باشید، می‌توانید به خوبی پیش‌بینی کنید که اگر تنها یک سال دیگر خودتان تلاش کنید، آن وقت، فراتر از تمام این پیشنهادهای گوناگون و فریبنده، منفعت بیشتری در این زمینه (پذیرفته شدن در یکی از رشته‌های مطلوب دانشگاهی) عایدتان خواهد شد.
    ادامه...
  • اگر رتبۀ مورد انتظارتان را کسب نکردید: این روزها چه کنید؟(بخش ۲ از ۳)

    از شکست خود تجربه کسب نمایید
    قضاوت بی‌رحمانه در مورد خود، منجر به موفقیت شما در آزمون بعدی نمی‌گردد. هنگام مواجه شدن با شکست، عاقلانه‌ترین کار، تجزیه و تحلیل شکست و تعیین علل آن است و به منظور مقابله با شکست خود در آزمون، باید به صورت تحلیلی به بررسی آن بپردازید و به این‌گونه پرسش‌ها، که از خود می‌کنید، پاسخ مناسب بدهید:
    چرا در این آزمون موفق نشدم؟
    رعایت چه مواردی منجر به عملکرد بهتر من در آزمون بعدی می‌گردد؟ تجربه به دست آمده از این عدم موفقیت، چگونه مانع از بروز مجدد آن می‌گردد؟
    باید از شکست‌های خود برای کسب موفقیت‌های بعدی، تجربه کسب نمایید.
    در زمان حال زندگی کنید
    به جای آنکه دایماً  به «ای کاش‌ها» بپردازید و افسوس بخورید یا در رؤیای آینده باشید، در زمان حال و موقعیت کنونی‌تان تمرکز کنید. طی این هفته، هر روز به مدت دو ساعت سعی کنید که فقط روی حال تمرکز کنید و در این دو ساعت، هر وقت به چیزی غیر از زمان حال فکر کردید، روی یک برگ کاغذ، علامت ضرب در بگذارید و آن‌گاه افکارتان را به هر آنچه که در زمان حال انجام می‌دهید، معطوف کنید. اگر به این نکته فکر می‌کنید که چطور به دوستان و آشنایانتان بگویید که رتبۀ مورد نظرتان را کسب نکرده‌اید، روی کاغذ، علامت ضرب در بزنید.
    اگر به این موضوع فکر می‌کنید که اقوامتان دربارۀ شما چه فکر خواهند کرد، روی کاغذ، باز هم علامت ضرب در بزنید. اگر به این نکته فکر می‌کنید که ای کاش سال گذشته کمتر کوتاهی می‌کردید و با جدیت بیشتری درس می‌خواندید، دوباره روی کاغذ، علامت ضرب در بزنید، و حتی اگر به این موضوع فکر می‌کنید که پس از پایان دو ساعت، چه کاری باید انجام دهید، باز هم روی کاغذ، علامت ضرب در بزنید؛ چون شما حق دارید که فقط در زمان حال باقی بمانید (تنها زمانی که متعلق به شماست و می‌توانید از آن با فعال بودن و تلاش کردن، بهره ببرید).
    حال لازم است که سعی خود را به کار برید تا هر روز، از تعداد ضرب درهایی که روی کاغذ می‌زنید، کاسته شود. در پایان هفته باید در این زمینه پیشرفت داشته باشید؛ اما چرا باید از زمان حال بهره کافی برد؟ زیرا واقعیت غیر قابل انکار این است که هیچ چیز در زندگی جاودانه نیست؛ پس بهترین راه آن است که به هر آنچه در زمان حال اتفاق می‌افتد، واکنش نشان دهید، و نه به گذشته فکر کنید و نه غرق آینده‌ای نامعلوم شوید؛
    البته این بدان معنا نیست که نباید برای آینده برنامه‌ریزی داشت، بلکه نباید خود را برای حوادث پیش آمده، بیش از حد نگران کنید و زجر دهید؛ در واقع، لازم است که برای آینده خود به صورت منطقی برنامه‌ریزی کنید، اما از زمان حال نیز لذت ببرید.
    ادامه...
  • مطالعه هدفمند؛ رمز و راز موفقیت در کنکور ۱۴۰۰(بخش ۳ از ۳)

    در زمان مطالعه برای دستیابی به حداکثر میزان بازدهی، حتماً به نکات زیر توجه داشته باشید:
    ۱-     با مدّ نظر قرار دادن هدف خویش از مطالعه و درس خواندن، اشتیاق خود را به خواندن و مطالعه، بیشتر کنید. به خاطر داشته باشید که داشتن هدف به انسان انگیزه می‌دهد. حالا که در مسیر کنکور قدم گذاشته‌اید حتماً اهداف خاصی دارید؛ پس در زمان شروع مطالعه یا هر زمان که احساس خستگی کردید، صرفاً به اهدافتان فکر کنید.
    ۲-     به هنگام مطالعه یا حضور در کلاس، از افکار ناامیدکننده، کسل کننده و غیرمنطقى بپرهیزید و همواره امید، قدرت و توانایى را در ذهن خود حفظ کنید.
    ۳-    همیشه براى مطالعه یا یادگیری در کلاس، کاغذ و قلمى داشته باشید و نت‏بردارى کنید یا خلاصه‏اى از مطالب را یادداشت کنید تا در فضاى روانى درس و مطالعه قرار داشته باشید؛ نه اینکه فقط به دنبال افکار و ذهنیات خود باشید.
    ۴-    زمان و مکان مطالعه، باید از نظر فیزیکى و روانى، از شرایط مناسبی برخوردار باشد و هرگونه عاملى (نظیر سر و صدا، سرما و گرما، نور کم یا خیلى شدید و …) را که مى‏تواند باعث حواس‏پرتى شود، از محیط مطالعه خود حذف کنید.
    ۵-    به مقدار کافی بخوابید؛ زیرا در هنگام خواب است که اطلاعات جدید پردازش و اندوزش می‌شوند. بدن هر انسان در شبانه روز، به شش تا هشت ساعت خواب احتیاج دارد؛ بنابراین، با توجه به عادات و ساختار بدنی خود، حتماً خواب مناسبی داشته باشید و سعی کنید که برنامه خواب خود را از ساعت یازده شب تا پنج صبح قرار دهید؛ زیرا بدن در این زمان به کمترین بازدهی ممکن می‌رسد؛ البته بسیاری از داوطلبان هم هستند که به شب بیداری عادت دارند و احساس می‌کنند که در این زمان نیز یادگیری خوبی دارند؛ اما اگر محیط منزل شما برای مطالعه مناسب است، سعی کنید که در طول روز مطالعه کنید؛ در ضمن، چرت کوتاه بعد از ظهر هم می‌تواند باعث تمدید نیروی شما و یادگیری بهتر شود؛ البته به شرطی که ساعت خوابتان از بیست دقیقه تا نیم ساعت بیشتر نشود. به خاطر داشته باشید تا نیم ساعت پس از بیدار شدن از خواب، نیز مطالعه نکنید.
    ۶-     اگر مشکلات شخصى، اجتماعى، خانوادگى و … باعث عدم تمرکز حواستان مى‏شود، بدانید که زندگى فردى هیچ‏کس دیگر نیز خالى از مشکل نبوده و ذهن هیچ فردى هم خالى محض نیست؛ از طرف دیگر، بدانید که با فکر کردن و مشغولیت ذهنى درباره چنین مشکلاتى، هیچ دردى نیز دوا نخواهد شد؛ پس به خود تلقین کنید که هنگام درس یا مطالعه، ذهن خود را از آن مسایل برهانید و به هنگام مزاحمت آن افکار، به خود قول بدهید که در این باره خواهید اندیشید و زمانى را براى انجام این کار در شبانه‏روز اختصاص دهید، و در نهایت، در صورت امکان، موضوع را با یکی از افراد خانواده‌تان در میان بگذارید. وقتی شخص دیگری از بیرون به مشکل شما نگاه کند و برای شما ابعاد مختلف آن را شرح دهد، تازه متوجه می‌شوید که موضوع، آن‌گونه که شما هم فکر می‌کردید نیست یا اینکه راه حل‌های مختلفی دارد.
    ۷-    خود را به مکان خاصی برای مطالعه کردن محدود نکنید و سعی کنید که با تمرین کردن در همه مکان‌ها، حتی مکان‌های شلوغ، همواره مطالعه کنید. بهترین مکان برای مطالعه، محیط خانه است؛ زیرا همیشه در دسترس است.
    ۸-    برای جلوگیری از حواس‏پرتى، مکانی را انتخاب کنید که حتی کمترین محرک مزاحم را برای شما نداشته باشد. سعی کنید از آنچه که می‌خوانید، یک تصویر ذهنی برای خود بسازید، بین آموخته‌های خود ارتباط برقرار کنید، و هرگاه چیز تازه‌ای را می‌آموزید، آن را با آموخته‌های پیشین خود مرتبط نمایید. با انجام این کار، شما اطلاعات تازه را چنان دسته‌بندی خواهید کرد که به سادگی می‌توانید آنها را بازیابی کنید.
    ۹-    در صورتى که تعدد کارها و فعالیت‏هاى غیردرسى، باعث عدم تمرکز مى‏شود، آنها را به حداقل ممکن برسانید و مهم‏ترین وظیفه و کار خود را مطالعه و درس‏ خواندن و ارتقاء سطح علمى خود بدانید.
    ۱۰- از مواد حاوى گلوکز (خرما، عسل و شیرینى‏جات طبیعى)، مواد داراى کلسیم و فسفر و ویتامین‏هاى D، C، B و A مانند لبنیات، روغن ماهى، پرتقال، گوجه فرنگى، سبوس گندم، سبزیجات تازه، هویج و جگر، به مقدار کافی استفاده کنید. می‌توانید در صورت دسترسی نداشتن به بعضی از این مواد غذایی، از قرص‌های ویتامین موجود در داروخانه‌ها استفاده کنید. اینکه با تغذیه به توان مغزی خود برسید، بسیار مهم است؛ زیرا مغز در فرایند یادگیری، انرژی بسیاری مصرف می‌کند و این ویتامین‌ها و سایر مواد غذایی، برای مغز بسیار مهم است.
    ۱۱- ورزش کردن و داشتن تحرک جسمانی، در  فراگیری بهتر و ایجاد انگیزه بیشتر، به شما کمک می‌کند. سعی کنید که در طول زمان آمادگی برای کنکور، روزانه حد اقل ۳۰ دقیقه ورزش کنید.
    ۱۲- با پیش ‏مطالعه وارد کلاس شوید و پرسش‏هایى را که درباره درس به ذهنتان مى‏رسد، از معلمتان بپرسید و نگذارید که سؤال مطرح شده، ذهنتان را به خود مشغول کند. با به کارگیری این روش ساده، مى‏توانید فرایند تدریجى و محتواى درسى کلاس را پى‏گیرى کنید و خود را در فضاى درسى یا مطالعه قرار دهید.
    ۱۳- هنگام مطالعه یک فصل یا یک کتاب، اول به کل آن نظر بیندازید و سپس به مطالعه جزییات و زیر عنوان‌های آن بپردازید؛ نه آنکه از همان آغاز فصل، پاراگراف به پاراگراف و بدون یک نگاه کلی به تمام فصل یا کتاب، مطالعه را شروع کنید.
    ۱۴- با سازمان‌دهى مطالب مى‏توان به راحتى آنها را یاد گرفت، حفظ کرد و سپس به یاد آورد. براى یادگیرى و حفظ موضوع و مطلبى، که داراى زیر مجموعه و زیرشاخه‏هاى متعدد و متکثر است، آن را در سلسله مراتبى منطقى قرار دهید و از کل به جزء و از بالا به پایین، به زیرشاخه‏هاى جزیى‏تر تقسیم کرده و به خاطر بسپارید.
    ۱۵- اگر در حفظ و یادگیری برخی از دروس مشکل دارید، می‌توانید از طریق تصویرسازی ذهنی، حفظ کردن آنها به شکل رمزهای مخصوص به خود، ترکیب حرف اول برخی از مطالب مرتبط به هم و مواردی از این قبیل، آنها را راحت‌تر به خاطر بسپارید.

    به خاطر داشته باشید که سبک مطالعه شما تاثیر بسیار زیادی در میزان یادگیری و ماندگاری مطالب در ذهن شما می‌گذارد؛ پس سعی کنید که به دلیل نگرانی از تمام نشدن دروس در موقع مقرر در برنامه‌ریزی یا موضوعاتی از این قبیل، با عجله و به صورت شتاب‌زده عمل نکنید.

    اگر هر یک از ارکان یادگیری را، که در بالا به آن اشاره شد، حذف کنید یا به قدر کافی روی آن وقت نگذارید، مطمین باشید که نمی‌توانید نتیجه‌ای را که انتظار دارید، از تلاش و زحمت خود بگیرید؛ پس با حوصله، امید و تلاش فراوان، قدم در راه بگذارید و ایمان داشته باشید که موفق می‌شوید. 

    ادامه...
  • مطالعه هدفمند؛ رمز و راز موفقیت در کنکور ۱۴۰۰(بخش ۱ از ۳)

    همه داوطلبان کنکور سراسری به خوبی می دانند که بعد از یک برنامه‌ریزی خوب و اصولی برای موفقیت در کنکور، قدم مهم بعدی، شیوه مطالعه درست و اصولی برای کسب آمادگی در آزمون سراسری است؛ در واقع، یک شروع درست و اصولی در مطالعه به شما کمک می‌کند تا از تلاش خود بهترین نتیجه را بگیرید. گاه بسیاری از دانش‌آموزان را می‌بینیم که بارها و بارها کتابی را می‌خوانند و پس از صرف وقت زیاد، بدون اینکه اطلاعات قابل ملاحظه‌ای از آن کتاب را درک کرده باشند، خسته و دلزده، کتاب را به کناری می‌گذارند و ادعا می‌کنند که مطالب آن، حجیم و سنگین است و مغز ما توانایی درک آنها را ندارد.
    همچنین با دانش‌آموزانی مواجه می‌شویم که مطالب درسی را خوب می‌خوانند و به خاطر می‌سپارند، ولی در جلسه‌ امتحان دچار فراموشی شده و هرچه فکر می‌کنند، نمی‌توانند مطالب فراگرفته شده را به خاطر بیاورند. این دانش‌آموزان، هم وقت و هم انرژی خود را به هدر می‌دهند؛ زیرا مطالعه کردن نیز، مانند بسیاری از فعالیت‌های زندگی، دارای فنون و مهارت‌هایی است که به کارگیری آنها باعث می‌شود تا با تلاش کمتر، بهره‌ای بیشتر از کارمان ببریم و بیهوده انرژی‌مان را هدر ندهیم.
    یکی از بزرگترین دغدغه‌های ذهنی داوطلبان این است که به چه روشی برای کنکور درس بخوانند. اهمیت این موضوع زمانی روشن می‌شود که شما بدانید اگر برنامه‌ریزی خوبی داشته باشید، اما شیوه مطالعه اصولی را در پیش نگیرید، به هیچ وجه نمی‌توانید نتیجه دلخواهی را در آزمون سراسری کسب کنید. شیوه مطالعه برای آمادگی در آزمون سراسری، از چند سال پیش، بیشتر از گذشته برای داوطلبان اهمیت پیدا کرده است؛ زیرا به علت مهم بودن معدل و تاثیر آن در کنکور، باید در طول تحصیل، بسیار خوب و عمیق درس بخوانید و با معدل عالی دیپلم بگیرید؛
    از طرف دیگر، سازمان سنجش هم با مفهومی کردن سؤالات در چند سال اخیر، داوطلبان کنکور را به خواندن دقیق کتب درسی و عدم استفاده از روش‌های کوتاه و تستی، هدایت کرده است؛ به گونه‌ای که بعد از بررسی سؤالات چند سال گذشته کنکور و مقایسه و تحلیل روند سؤالات، به این نتیجه می‌رسیم که سؤالات به سمت مفهومی و دقیق شدن پیش می‌روند؛ یعنی کاملاً از کلیشه‌ای بودن خارج شده‌اند؛ از طرف دیگر، سؤال‌ها طوری طراحی می‌شوند تا فقط کسانی که مطلب را به طور کامل فهمیده و یاد گرفته‌اند، بتوانند از بین گزینه‌ها، درست‌ترین گزینه را انتخاب کنند؛
    در واقع، سؤالات طوری طراحی شده‌اند که داوطلبان باهوش‌تر، پرتلاش‌تر و ماهرتر انتخاب شوند؛ چون برخی از دبیرستان­ها و مخصوصاً کلاس­های کنکور، دانش‌آموزان را به سوی سطحی خواندن و حفظ کردن مطالب سوق می‌دهند و دانش‌آموزان، به جای اینکه دروس را به صورت تشریحی و دقیق‌تر بیاموزند و نقاط ضعف خود را مرتفع کنند، روش تستی خواندن و نحوه تست زدن را می‌آموزند؛ در این میان، سازمان سنجش، برای مقابله با این نظام غلط و غیر اصولی، سیاست مفهومی ­تر کردن سؤال‌ها و تاثیر معدل و سوابق تحصیلی را در پیش گرفته است تا داوطلبان برای فراگیری دقیق و عمیق درس‌ها، ارزش به مراتب بیشتری قایل شوند. همان­گونه که متوجه شدید، شیوه صحیح و اصولی درس خواندن، تا حد بسیار زیادی در موفقیت شما تاثیر خواهد گذاشت؛
    در این چند مقاله تلاش می‌کنیم تا مهم‌ترین راهکارها را درباره مطالعه هدفمند و درست به شما ارایه دهیم. پس با ما همراه باشید.
    ادامه...
  • اگر می‌خواهید در آزمون سراسری ۱۴۰۰ موفق شوید: پیشرفت مداوم را در خود تقویت کنید(بخش ۳ از ۳)

    مرحله سوم: میزان موفقیت را با اندازه‌گیری و مقایسه وضعیت خود با قبل، بسنجید
    ما معمولاً پیشرفت خود را با نگاه کردن رو به جلو می‌سنجیم، اهدافمان را مشخص می‌کنیم، نقاط عطف را برای پیشرفت خود برنامه‌ریزی می‌کنیم، و در اصل، سعی می‌کنیم تا حدی آینده را پیش‌بینی کنیم.
    روش متضاد، و البته مفیدتری، هم وجود دارد که می‌توانیم موقعیت خود را با آن چه پشت سر گذاشته‌ایم بسنجیم، نه با نگاه کردن به آن چه در مقابلمان است و در پیشِ رو داریم.
    سنجیدن وضعیتمان نسبت به گذشته، به این معناست که بر اساس آن چه اتفاق افتاده است، تصمیم بگیریم، نه آن چه که می‌خواهیم اتفاق بیفتد.
    در اینجا چند مثال می‌زنیم:
    پیشرفت تحصیلی: در هفتۀ قبل، چند تست درست فیزیک را در مدت ۳۰ دقیقه زده‌اید؟ اگر این هفته، سه تست بیشتر در همین مدت بزنید، خوب است. همچنین می‌توانید دقت کنید که  در هفتۀ گذشته، چند ساعت با کیفیت درس خوانده‌اید و اگر این هفته تنها نیم ساعت بیشتر خوانده باشید، شما، در مقایسه با قبل، پیشرفت داشته‌اید.
    روابط اجتماعی: در هفته گذشته، چند نفر را ملاقات کرده و با آنها آشنا شده‌اید؟ هیچ کس؟ روی ملاقات کردن حتی تنها یک نفر جدید در این هفته تمرکز کنید. با آن چه پشت سر گذاشته‌اید، خود را بسنجید و کمی بهتر و بهتر شوید. هفته گذشته را چگونه گذرانده‌اید؟ چگونه می‌توانید کیفیت این هفته را، در مقایسه با هفته گذشته، تنها کمی بهتر کنید؟
    در نهایت، به یاد داشته باشیم که تغییرات کوچک در عملکرد، اگر تداوم داشته باشند، می‌توانند تغییری بزرگ ایجاد کنند، و به همین دلیل است که عادات ما از اهمیت بالایی برخوردار است. افرادی که کارهای درست – هر چند کوچک – را به صورت مداوم انجام می‌دهند، ناگهان نتیجه‌ای بسیار بزرگتر از آن چه انتظار می‌رود دریافت می‌کنند. شما تنها نیاز دارید که کمی بهتر از قبل باشید، و اگر بتوانید تنها تغییر کمی ‌را امروز، فردا و پس فردا ایجاد کنید، آن وقت است که می‌توانید با ادامه این جریان، به اهدافتان نزدیک و نزدیک‌تر شوید.
    تغییرات کوچک در عملکرد، اگر تداوم داشته باشند، می‌توانند تغییری بزرگ ایجاد کنند، و به همین دلیل است که عادات ما از اهمیت بالایی برخوردار است. اگر شما برای مدت یک سال، تنها یک درصد در هر روز بهتر شوید، سی و هفت برابر بهتر از قبل خواهید بود.
    ادامه...
  • ۵۰ عادت کلیدی افراد بسیار موفق که باید در مورد آنها بدانید(بخش اول)

    اگر شما هم جزو آن دسته از افرادی هستید که همواره به دنبال پیشرفت و موفقیت در زندگی هستند، احتمالاً به مطالب و کتاب‌های زیادی درباره رازهای رسیدن به موفقیت برخورده‌‎اید.
    آیا مایل هستید که به صورت منسجم، خلاصه‌ای از راه کارهای مهم و برگرفته از این کتاب‌ها را داشته باشید؟ راه کارهایی که می‌توانند برای همیشه روش زندگی ما را تغییر دهند و تحولی در دیدگاه ما ایجاد کنند.
    ما در این سلسله از مقالات، این مهم را برای شما فراهم کرده‌ایم و امیدواریم که بتوانید از یکایک این راه کارها یا بخشی از آنها یاری بگیرید.
    ۱٫ باور داشته باشید تا به آن چه می‌خواهید، برسید.
     ذهن ما بیشتر درگیر آن چیزی می‌شود که هم اکنون در اطراف ما در حال رخ دادن است، و آن چه را که می‌تواند اتفاق بیفتد نادیده می‌گیریم. تنها زمانى که به «ممکن ها» باور داشته باشید، جرات خواهید کرد که بزرگترین آرزوها را نیز داشته باشید و به دنبال آن، امکان بروز اتفاقات بزرگ نیز برایتان فراهم خواهد شد.
    ۲٫ مشکلات را به عنوان بهترین فرصت‌ها ببینید.
    درحالی که بسیاری با برخوردن به مشکلات دست از تلاش برداشته و کنار می‌کشند، افراد موفق، از مشکلات به عنوان درس‌هایی برای پیشرفت خود یا کارشان استفاده می‌کنند.
    ۳٫ همواره به دنبال راه حل باشید.
    افراد موفق، حتی وقتی در مشکلات غرق شده‌اند، باز هم تمام تمرکز خود را روی پیدا کردن راه حل می‌گذارند.
    ۴٫ به یاد داشته باشید که همه چیز در امتداد گام نهادن و حرکت در مسیر است.
    افراد موفق، بر این باورند که باید موفقیت را خودشان خلق کنند. آنها هیچ‌گاه منفعل و بی‌حرکت و به امید اینکه موفقیت آنها را پیدا کند، باقی نمی‌مانند.
     ۵٫ ترس را احساس کنید و با این حال کار را به انجام برسانید.
    در مسیر موفقیت، ترس‌هاى فراوانی وجود دارند، ولی به جای اینکه اجازه دهید ترس شما را احاطه و در نهایت محدود کند، مانند آنچه اکثر افراد موفق انجام می‌دهند، عمل کنید و از آن برای پیشروی خود به جلو استفاده کنید.
    ۶٫ همواره سؤالات سازنده مطرح کنید.
    همه چیز به پرسیدن سؤالات درست بستگى دارد. افراد موفق، سعی می‌کنند سؤالاتی را مطرح کنند که برای حرکت رو به جلو، سازنده‌تر، خلاقانه‌تر و همراه با دیدگاه مثبت‌تری باشد.
     ۷٫ بهترین روش برای هدر دادن انرژی، شکایت کردن است.
    افراد موفق، می‌دانند که دیدن نیمه خالی لیوان و منفی‌نگری، تنها سبب به وجود آمدن فازى بیهوده و غیرسازنده در فرد می‌شود.
    ۸٫ وارد بازی سرزنش کردنِ سایرین نشوید.
    قبول مسؤولیت کارهایی که انجام می‌دهید و عواقب آن، نوعی از قدرت و توانایی را برای موفقیت در شما ایجاد می‌کند؛ در حالی که سرزنش کردن دیگران یا شرایط بیرونی، این قدرت را از شما خواهد گرفت.
    ۹٫ نقاط قوت خود را به بالاترین حد برسانید.
    لزوماً افراد موفق، با استعدادتر از سایرین نیستند، ولی از آن چه که در انجامش توانا هستند، استفاده می‌کنند تا نتایج موفقیت آمیزی کسب کنند.
    ۱۰٫ مصمم باشید تا به دستش آورید.
    افراد موفق، همواره مشغول، سازنده و فعالند و به جای نشستن و فکر کردن به نقشه‌های بزرگ، قدم اول را، هر چقدر هم که کوچک باشد، رو به جلو بر می‌دارند.
    ادامه...
  • اگر می‌خواهیم موفق شویم: داستان نسازیم!

    آیا می‌دانید که اکثر ما، بیش از آنکه در دنیای واقعی زندگی کنیم، در داستان‌هایمان زندگی می‌کنیم؟ آیا می‌دانید که برخوردها و روابط اجتماعی مان بر اساس داستان‌هایی است که در ذهن می‌سازیم؟ و آیا می‌دانید که یک دلیل مهم عدم موفقیت ما، باور کردن این داستان‌ها و عمل کردن بر اساس آنهاست؟
    بیایید یک مثال بزنیم: نسرین دانش‌آموز سال دوازدهم در رشته تجربی است. او سال‌هاست که امید قبول شدن در رشتۀ دامپزشکی را در دل دارد و امسال نیز با همین امید، سال تحصیلی خود را آغاز کرد؛ اما چندی پیش، وقتی با دبیر زیست‌شناسی خود دربارۀ امید و انتظارش صحبت کرد، دبیر زیست‌شناسی‌اش با تعجب گفت‌: «‌رشتۀ دامپزشکی؟!» نسرین با اطمینان گفت: «بله، خانم! دامپزشکی. شما در این باره نظری دارید؟» دبیر زیست‌شناسی گفت: «نه !» و بعد به سرعت سراغ ادامۀ کار کلاس رفت.
    درست از همان لحظه دنیای نسرین دگرگون شد و آرزویی که او سال‌ها برایش جنگیده و تلاش کرده بود، در عرض چند ثانیه محو گرید و نابود شد. نسرین پیش خودش گفت: چرا دبیرمان تعجب کرد؟ یعنی به نظر او من به درد رشتۀ دامپزشکی نمی‌خورم؟! نکند با توجه به نمره‌هایم فهمیده است که در این رشته پذیرفته نمی‌شوم و فقط در یک خیال واهی غرق هستم؟ حتماً او که تجربۀ سال‌ها تدریس و کار با کنکوری‌ها را دارد، در من توان علمی و تیز هوشی لازم را برای موفقیت در این رشته نمی‌بیند. راستی نکند که می‌خواهد رتبه رقبای فرزندش کمتر شود و دارد مرا از قصد نا‌امید می‌کند؛ آخر چندی پیش گفته بود که پسرش امسال قرار است در کنکور گروه آزمایشی علوم تجربی شرکت کند. شاید هم، بر خلاف تصور من، رشتۀ دامپزشکی ارزش ادامۀ تحصیل ندارد و من بی‌خود به این رشته دل بسته‌ام؟ اصلاً بهتر نیست که امسال را بی‌خیال بشوم و سال بعد برای رشته‌های گروه آزمایشی هنر درس بخوانم؟ چندی پیش دبیر ادبیات می‌گفت که تو برای رشتۀ بازیگری جان می‌دهی!
    این افکار و ده‌ها فکر دیگر در ذهن نسرین نقش بست تا اراده‌اش را سست و او را از هدفش دور کند؛ این در حالی است که تمام آنچه نسرین فکر کرد، تنها ساخته و پرداختۀ ذهن او بود؛ افکاری که گاه آن چنان در ذهنمان به آنها شاخ و برگ می‌دهیم و با آنها زندگی می‌کنیم که تصور می‌کنیم واقعی است و اصلاً واقعیت چیزی جز آن چه ما فکر می‌کنیم نیست!
    در مثال بالا، واقعیت جز این نبود که معلم از نسرین پرسید: آیا هدفش تحصیل در رشتۀ دامپزشکی است؟ و ما بقی آنچه خواندیم در ذهن نسرین گذشت؛ حتی اینکه معلم از هدف نسرین تعجب کرد نیز شاید واقعیت نداشته باشد و صرفاً تصور نسرین بوده است.
    یک مثال دیگر شاید مساله را برای شما روشن‌تر بکند: اوایل آّبان بود که احمد به محسن گفت با قواعد عربی مشکل دارد، اما در امتحانات پایان ترم اول،  احمد نمره‌ای خوب و بالاتر از محسن در درس عربی کسب کرد. از همان موقع، محسن نسبت به احمد دل چرکین شد و او را دوستی ریاکار دانست که صادق نیست؛ زیرا اگر صداقت داشت، به دروغ نمی‌گفت که در درس عربی مشکل دارد و در نهایت نمرۀ خوب کسب نمی‌کرد! محسن با خود گفت: اصلاً احمد عادت دارد که خود را مظلوم جلوه دهد تا ترحم دیگران را برانگیزد، و بعد خودش چهار نعل می‌تازد. شاید هم  معلم در تصحیح ورقۀ احمد، با گشاده دستی رفتار کرده است؛ چون احمد همیشه در کلاس نقش شیرین عسل را بازی می‌کند و به قول خودش به معلم‌ها احترام می‌گذارد. تازه شاید سؤال‌ها را هم داشته یا لااقل جواب بعضی از سؤال‌ها را می‌دانسته یا اینکه سر جلسۀ آزمون تقلب کرده است!
    محسن بر اساس همین افکار، از همان روزی که نمرات عربی را اعلام کردند، از احمد، فاصله گرفته است و هیچ خوش ندارد که در کلاس یا زنگ‌های تفریح، با احمد گفت و گویی داشته باشد و در جمع دوستان نیز چند بار احمد را حسابی ضایع کرده است و برایش دست گرفته‌اند.
    واقعیت امر این است که محسن هیچ وقت از احمد، دلیل موفقیتش را در آزمون ترم اول نپرسیده و فقط بر اساس حدس و گمان‌های خودش با وی رفتار کرده است. او خود را در رفتارهایش محق و آن را نتیجۀ دورویی و ریاکاری احمد می‌داند؛ در حالی که امکان دارد احمد از آبان ماه به بعد، وقت بیشتری را برای مطالعۀ عربی اختصاص داده و از کتاب‌های کمک آموزشی یا معلم خصوصی برای پیشرفت در این درس استفاده کرده باشد. شاید هم احمد اصلاً ضعف چندانی در عربی نداشته و روزی که به محسن گفته در قواعد عربی مشکل دارد، تحت تاثیر یک حس بد قرار داشته است.
    چه باید کرد؟
    با کمی دقت در رفتار و گفتارمان، متوجه می‌شویم که بسیاری از اوقات، تحت تاثیر داستان‌هایی که می‌سازیم، با دیگران ارتباط برقرار می‌کنیم و در کل، مسیر زندگی خود را پی‌ریزی می‌کنیم؛ در نتیجه، به جای آنکه اوقات زندگی‌مان صرف پیشرفت و رشد علمی، اجتماعی و فرهنگی شود، صرف اندوه خوردن، حسرت کشیدن، دلگیری، خشم و عصبانیت  و یاس  و ناامیدی می‌شود.
    چه بسیار  مواقعی که به خاطر حرف یک معلم یا یک دوست، از درسی متنفر شده و مطالعۀ آن را رها کرده‌ایم؛ چون در ذهن ما سخن آن فرد، پر و بال پیدا کرده  و راست و دروغ در هم تنیده و تبدیل به هیولایی شده است که مانع از درس خواندن ما می‌شود!

    نکته مهم این است که ذهن ما عادت به داستان‌سازی دارد و نمی‌توان این عادت را حذف کرد؛ اما هر وقت ذهن ما سراغ داستان‌سازی رفت، باید به آن توجه داشت و غرق داستان‌سازی نشد؛ به عبارت دیگر، نباید بر اساسداستان‌هایی که ذهنمان می‌سازد، رفتار کنیم؛ بلکه باید بپذیریم که آنچه هست، چیزی جز یک داستان نیست و واقعیت ندارد و نباید اساس زندگی ما قرار گیرد. 

    ادامه...
  • بودن در زمان حال = موفقیت در آینده

    آیا تا کنون با فردی که دچار بیماری «دمانس» ( زوال عقل یا آلزایمر) شده است، روبرو شده‌اید؟ این بیماری، فرد را دچار فراموشی می‌کند و موجب می‌شود که اکثر اتفاقات، به ویژه اتفاقاتی که به تازگی رخ داده است، در خاطرش نماند. به نظر شما آیا اطرافیان چنین بیماری، لازم است تلاش کنند تا بیمارشان اوقات خوشی داشته باشد یا به خاطر اینکه وی اتفاقات را فراموش می‌کند، باید او را به حال خود رها کنند و برای انجام چنین کاری به خود زحمت ندهند؟
    احتمالاً جواب اکثر خوانندگان بدین‌گونه است که وظیفۀ انسانی و اخلاقی اطرافیان بیمار این است که برای شادی و آرامش وی تلاش کنند و به این نکته توجهی نداشته باشند که او ساعتی بعد آن را فراموش خواهد کرد. جالب اینجاست که با وجود آنکه دربارۀ بیماران آلزایمری معتقدیم باید برای لحظات و زمان حال آنها اهمیت قایل بود، خودمان بسیاری از اوقات زمان حالمان را از خاطر می‌بریم و آن را فدای خاطرات گذشته یا آرزوهای آینده‌مان می‌کنیم .
    برای مثال، اگر در یک سفر هیجان انگیز و جالب باشیم، وقتمان را صرف عکاسی یا فیلمبرداری می‌کنیم که بعداً آن را ببینیم و به یاد خاطرات خوشمان بیفتیم، و حتی گاهی آن قدر غرق عکاسی یا فیلمبرداری می‌شویم که لذت بردن از شرایط موجود را فراموش می‌کنیم و تصور می‌کنیم که اگر لحظات موجود را ثبت نکنیم و بعداً به خاطر نیاوریم، فایده‌ای نخواهد داشت.
    در کلاس درس و مدرسه هم به همین‌گونه عمل می‌کنیم، و اگر از درسی یا معلمی خاطرۀ خوشی نداشته باشیم، به آن درس بی‌توجهی می‌کنیم و نه سر کلاس به درس گوش می‌کنیم و نه در خانه آن را مطالعه می‌کنیم و آن درس را بی‌فایده و خسته کننده می‌نامیم؛ از سوی دیگر، درس‌ها و مطالب درسی را با توجه به نقششان در آزمون سراسری می‌خوانیم؛ بدین صورت که اگر درسی در کنکور ضریب بالایی داشت، برای آن وقت می‌گذاریم؛ در غیر این صورت، یا آن را مطالعه نمی‌کنیم یا اینکه به صورت سرسری می‌خوانیم.
    این همه باعث می‌شود که لذتی از درس خواندن نبریم، و کاری هم که با لذت همراه نباشد، در خاطر نخواهد ماند و کارایی نخواهد داشت، و ما در نهایت، در یک دور و تسلسل معیوب گرفتار می‌شویم.اگر ما به جای نبش قبر کردن خاطرات گذشته یا نگرانی برای آینده‌ای که نیامده است، از لحظه لحظۀ زمان حالمان لذت ببریم و قدر آن را بدانیم، از از انرژی‌ها، استعدادها و امکانات خود بهترین استفاده را خواهیم برد.
    اما چگونه می‌توان در زمان حال زندگی کرد و از چاه گذشته و گرداب آینده در امان ماند؟ راهکارهایی که در اینجا ارایه می‌شود، می‌تواند یاور شما در این زمینه باشد؛ البته ذکر این نکته لازم است که عنوان کنیم: مهم‌ترین مساله، خواست درونی شما و ایمان داشتن به زندگی در زمان حال است.
    تنفس صحیح
    متاسفانه ما به طور عادی تنفس کامل و عمیق نداریم و هر چه بیشتر تحت فشار قرار می‌گیریم، کمتر نفس می‌کشیم!  برای رسیدن به یک تنفس عمیق، لازم است که به تنفستان توجه کنید؛ به خصوص در موقعیت‌هایی که بیشتر از همیشه به آن نیاز دارید؛ برای مثال، پیش از وارد شدن به یک موقعیتِ اضطراب‌آور، مکث کنید و حداقل سه نفس عمیق بکشید.
     لبخند بزنید
    حتماً شما هم متوجه اخم بزرگی می‌شوید که گاه تنها در اثر یک فکر، روی صورتتان نقش می‌بندد. فکرها قدرت فوق‌العاده‌ای دارند، اما این افکار معرّف کسی که هستید نیستند؛ پس نباید اجازه بدهید که چنین افکاری حال و خُلق و خویتان را در کسری از ثانیه تغییر بدهد. افکارتان را، هر چه که باشند، بپذیرید و بعد لبخند بزنید. شما نمی‌دانید که انجام این کار، چطور روزتان  را تغییر می‌دهد.
     با تمام توان خود روی یک چیز تمرکز کنید
    به چیزی در طبیعت دقت کنید. این چیز می‌تواند یک درخت، یک گل یا یک موجود طبیعی زنده باشد. با تمام توان خود به آن خیره شوید و تمام جزییات کوچک آن را مشاهده کنید. اگر خواستید روی یک درخت تمرکز کنید، تماشا کنید که چگونه هر برگ به صورت جداگانه حرکت می‌کند. در خطوط و بافت برگ‌ها خیره شوید و ببینید که چه تعداد رنگ‌های مختلف سبز در کنار هم دیده می‌شود. به رقص شاخه‌ها در باد نگاه کنید و به صدای زمزمه باد در میان برگ‌ها نیز گوش فرادهید.
    هنگامی که شما فقط روی چنین چیزی تمرکز می‌کنید، صددرصد در زمان حال هستید؛ در حالی که اصلاً خودتان متوجه نشده‌اید. این تمرین به شما کمک می‌کند که بتوانید روی کارهای روزمره‌ای که انجام می‌دهید تمرکز کنید. تمرکز کردن به ما یاد می‌دهد که چگونه در زمان حال زندگی کنیم.
    عشق را در اطراف پراکنده کنید
    هر روز کار خوبی را برای کسی انجام بدهید. به غریبه‌ها لبخند بزنید. درِ ورودی را برای کسی باز نگه دارید. کسی را به نوشیدن یک لیوان چای مهمان کنید. به نیازمندان کمک کنید. به عزیزانتان تلفن کنید. جای خود را در مترو یا اتوبوس به دیگران تعارف کنید. از کسی تعریف کنید. به اطرافیانتان بگویید که قدردان آنها هستید. توجه داشته باشید که یک عاشق، اهل معامله نیست؛ پس نباید فقط به آنان که دوست دارید یا به شما خوبی می‌کنند، عشق بورزید؛ بلکه لازم است که به غریبه‌ها یا حتی افرادی که از آنها دلخوشی ندارید، محبت کنید تا شاهد معجزۀ عشق باشید.
    سخن آخر
    مغز ما به طور خودکار، با هر سه لایۀ زمان گذشته، حال و آینده مواجه می‌شود. مساله این است که ما روی کدام بخش بیشتر تمرکز می‌کنیم. ما نمی‌گوییم که برای آیندۀ خویش برنامه ریزی نکنید، اما به محض تدوین برنامۀ آیندۀ خویش، به زمان حال نیز توجه کنید و به جای نگرانی نسبت به آینده، حداکثر بهره را از تجربه‌های اکنونتان ببرید و مطمین باشید که آینده نیز از آنِ شما خواهد بود. 
    ادامه...
  • در جست و جوی نقشه راه موفقیت در کنکور ۹۹(بخش ۲ از ۴)

    ۲مرحله دوم: جدی تر شدن رقابت
    همان طور که در مرحله اول بیان کردیم، از اوایل مهر و آبان، کم کم به تعداد رقبا افزوده می‌شود و کسانی موفق خواهند بود که اگر در تابستان شروع به مطالعه منابع آزمون سراسری کرده­اند، با همان جدیت فاصله خود را از این رقبا نیز حفظ کنند، و کسانی که تازه شروع کرده­اند، سرعت و جدیت بیشتری به کار گیرند تا بتوانند فاصله خود را نسبت به سایر رقبا کمتر و کمتر کنند. در این مرحله توصیه­ های زیر را می­توانیم به داوطلبان داشته باشیم:
    یک- افزایش تدریجی ساعات مطالعه.
    دو- افزایش بازدهی و تمرکز مطالعه.
    سه- شروع دورهای بعدی مطالعه و تکرار و مرور.
    چهار- زدن تست‌های متفرقه حین مطالعه و آشنایی با نوع طراحی تست‌های کنکور.
    پنج- ارزیابی نقاط ضعف و قوت و بهبود آنها با زدن تست‌های کنکور.
    شش- بهبود برنامه­ ریزی با توجه به رقبا، شناخت نقاط ضعف و قوت خود و….
    یک برنامه‌ریزی برای شما داوطلبان عزیز از مهرماه تا نوروز (برنامه ریزی هفتگی)
    ۱-    برنامه‌ریزی برای دروس پیش‌دانشگاهی مطابق برنامه دبیرستان.
    ۲-     برنامه‌ریزی برای دروس سال­های قبل نیز باید انجام گیرد.
    ۳-    ثبت کارهای انجام شده به صورت روزانه به منظور بررسی هفتگی.
    ۴-    بررسی هفتگی کارهای انجام شده مطابق برنامه‌ریزی انجام شده.
    ۵-    برای جمعه‌ها درسی را مشخص نکنید (فقط دروس روز شنبه پیش دانشگاهی) و بقیه زمان را برای عقب ماندگی دروس برنامه‌ریزی شده هفتگی کنار بگذارید.
    ۶-     معمولاً دو سوم وقت برای دروس اختصاصی و یک سوم زمان برای دروس عمومی برنامه‌ریزی شود.
    برنامه‌ریزی روزانه
    ۱- اولویت اصلی این است که مطابق برنامه پیش دانشگاهی پیش بروید.
    ۲- دروس سال‌های قبل، از روی برنامه‌ هفتگی مطالعه شود.
    ۳- هر روز شش یا هفت جلسه، یک ساعت و چهل دقیقه درس بخوانیم و به ازای هر جلسه بیست دقیقه استراحت کنیم (یا دوازده تا چهارده جلسه پنجاه دقیقه‌ای با ده دقیقه استراحت).
    ۴- روزهای تعطیل به غیر از جمعه، مطابق روزهای عادی برنامه‌ریزی کنید.
    ۵- تعداد جلسات کلاس‌های دبیرستان، جزو جلسات روزانه محاسبه شود و بقیه جلسات تا شش یا هفت جلسه در منزل مطالعه شود.
    ۶- حداقل یک جلسه در هر روز: دروس پایه سال­های قبل نیز جزء برنامه باشد.
    چگونگی مطالعات قبل از عید
    ۱- تا نوروز حداقل یک دور همه دروس باید به صورت عمیق مطالعه و یاد گرفته شود.
    ۲- قبل از عید، یادگیری و درک مطلب مهم است و تست زدن اهمیت کمتری دارد، و بعد از عید، مرور و تست زدن‌های عمقی و تعداد زیاد باید بیشتر مدّنظر باشد.
    ۳- در این مرحله، تست زدن به عنوان یادگیری است، نه به عنوان مهارت و آمادگی.
    ۴- در این مرحله، دروس اختصاصی در ساعات بیشتر و دروس عمومی در ساعات کمتری خوانده شود. نسبت دو سوم و یک سوم می‌تواند در این مرحله مفید باشد.
    ۵- برای دروس عمومی بیشتر بخوانید و کمتر تست بزنید، و برای دروس اختصاصی، خواندن، تمرین و تست زدن با هم مطرح و مهم است. به طور کلی در قبل از عید، عمیق خواندن و فهمیدن و تشریحی کارکردن مهم است و در این زمان، امتحانات تشریحی مهم تر از آزمون‌های تستی است.
    ادامه...
  • مطالعه هدفمند؛ رمز و راز موفقیت در آزمون سراسری(بخش ۲ از ۳)

    دانش‌آموزان کنکوری! سعی کنید که قبل از حضور در کلاس، درسی را که قرار است داده شود، روزنامه وار بخوانید تا پیش زمینه ذهنتان آماده دریافت آن درس بوده و در هنگام توضیح مبحث، آمادگی پرسیدن اشکالات و فهمیدن کامل درس را داشته باشد.
    دقت کنید از آنجایی که بخشی از وقت خود را در مدرسه می‌گذرانید، باید حداکثر استفاده را از مدرسه، کلاس­ها، معلمان و دانش‌آموزان زرنگ کلاس داشته باشید و به خوبی و با دقت، به درس و صحبت‌های معلم، که باعث بهتر جا افتادن مطلب می‌شود، گوش کرده و فعالانه نکات مهم و اشکالات خود را یادداشت کنید و در آخر کلاس نیز، تمام اشکالاتی را که در ذهنتان است، بپرسید. تا اینجا ۶۰ درصد یادگیری انجام شده است و ۴۰ درصد بقیه مانده است که البته در روند یادگیری، بسیار مهم است. دروس آن روز را همان روز بخوانید و برخی از تمرین­های کلیدی را انجام دهید تا درس و کاربرد آن در ذهنتان کاملاً جا بیفتد و به بهترین وجه در حافظه‌تان حک شود. دوره دروس و تکمیل تمرین­های حل نشده را به روزی که فردای آن روز، این دروس را در برنامه روزانه درسی‌تان دارید، موکول کنید. حل تست‌ها و تمرین‌های بیشتر را نیز به روزهای تعطیل و جمعه بسپارید؛ البته در مورد درس‌هایی مانند: ریاضی و فیزیک، این نکته که شما درس را سر کلاس خوب گوش دهید و بفهمید هم مهم است؛ یعنی فکر نکنید که اگر درس را سر کلاس نفهمیدید، بعداً خودتان آن درس را می‌خوانید و یاد می‌گیرید.
    اگر قصد یادگیری کامل و پایدار مطالب یک کتاب را دارید، آن را در سه مرحله بخوانید؛ در مرحله اول، به صورت سریع، کلی و روزنامه وار به مطالب کتاب نگاهی بیندازید و از خود سؤال کنید؛ در مرحله دوم، به صورت عمیق و دقیق، مطالب را خوانده و ضمن مطالعه، نکات مهم آن را در آورده و آنها را به صورت طرح شبکه‌ای، از کل به جزء سازمان‌دهی کرده و در کاغذی یادداشت کنید؛ چرا که با سازمان‌دهی اطلاعات، مطالب کتاب در مغز شما به صورت منظم درجای خود قرار می‌گیرند و بازیابی آنها خیلی راحت انجام می‌شود؛ در مرحله‌ سوم، کتاب را مرور کرده و مباحث آن را از خود بپرسید یا پس از پایان مطالعه کتاب با دوستتان درباره‌ مباحث آن مباحثه کنید. پس از نیم ساعت تا چهل و پنج دقیقه مطالعه، پنج تا ده دقیقه استراحت کنید و به خود پاداشی (مانند خوردن خوراکی مورد علاقه) بدهید تا به مطالعه علاقه پیدا کنید.
    پس از خواندن کتاب، آن را به کناری نگذارید؛ چرا که پس از یک روز ۷۰ درصد مطالب فراموش می‌شوند. به منظور جلوگیری از فراموشی و صرفه‌جویی در وقت و زمان، مطالب کتاب را به ترتیب زمانی زیر مرور کنید: مرور اول: یک روز پس از مطالعه، مرور دوم: ده روز پس از مرور اول، مرور سوم: یک ماه پس از مرور دوم، مرور چهارم: سه ماه پس از مرور سوم، و مرور پنجم، که معمولاً برای کنکوری‌ها باید در خرداد ماه انجام گیرد و به مرور و جمع‌بندی نهایی معروف است؛ البته این نحوه تقسیم‌بندی، غیر قابل تغییر نیست و شما می‌توانید با توجه به سختی یا آسانی یک درس، مقدار مطلبی که در هر مطالعه می‌خوانید و قدرت حافظه و یادگیری خود، مدت زمان مرورها را تغییر دهید. حتماً به خاطر داشته باشید همان‌گونه که شروع خواندن یک درس جدید اهمیت خاصی دارد، مرورهای آن نیز مهم است و شما در این مرحله باید زیر مطالب مهم را خط کشیده و برای خود خلاصه‌برداری کرده باشید تا مطالب مهم و اساسی را در وقت کمتر، به صورت بهتری یاد بگیرید. بیشتر دانش‌آموزان و داوطلبان فکر می‌کنند که خلاصه کردن، کار وقت گیری است و باعث می‌شود که در زمان آمادگی برای کنکور، بخشی از وقت و انرژی آنها در زمان مطالعه گرفته شود؛ اما باید بدانید که همین خلاصه‌ها در مرورهای بعدی می‌تواند به روند بهتر مطالعه شما کمک زیادی کند. حتماً به این نکته توجه داشته باشید که کار خط کشیدن زیر مطالب مهم و نیز خلاصه‌برداری را خودتان انجام دهید؛ نه اینکه قسمت‌های مهم را از روی خلاصه‌نویسی دوستانتان بخوانید؛ زیرا ممکن است نکات مهمی که برای شما سخت و برای دوستانتان آسان بوده است از قلم افتاده باشد. این موضوع باعث شود تا شما عملاً بخشی از مطالب را نخوانید یا پس از مطالعه اصلی، آن را فراموش کنید.
    روش «پس ختام»: نام این روش متشکل از حروف اول شش مرحله آن است: پیش‏خوانى، سؤال کردن، خواندن، تفکر، از حفظ گفتن و مرور کردن. فرض کنید مى‏خواهید بخشى از یک کتاب را به خاطر بسپارید و سپس آن بخش را بازیابى کنید. ابتدا باید با پیش‏خوانى، برداشت کلى خود را از موضوعات مهم انجام دهید. این نوع پیش‏خوانى سبب مى‏شود که مطالب مهم فصل را سازمان‌دهى کنید. در مرحله دوم، باید درباره هر بخشى پرسش‏هایى را طرح کنید. در مرحله سوم، باید هر بخش را با هدف پاسخ دادن به پرسش‏هاى طرح شده بخوانید. در مرحله چهارم، باید هنگام خواندن، ساختن پرسش و ایجاد ارتباط بین دانسته‏هاى خود، درباره مطلب بیندیشید و به مطالب خوانده شده معنا دهید؛ سپس در مرحله پنجم و ششم، یعنى مراحل از حفظ گفتن و مرور کردن، باید بکوشید که واقعیت‏هاى اصلى مطالب خوانده شده را به یاد آورید و به پرسش‏هایى که خود طرح کرده ‏اید، پاسخ دهید.
    ادامه...
  • سخنی با داوطلبان آزمون سراسری ۹۸: این روزها چه حال و هوایی دارید؟

    این روزها داوطلبان آزمون سراسری ۹۸ احساسات متفاوتی را تجربه می‌کنند. عده‌ای شادمان از نتایج نهایی این آزمون هستند و در رشته و دانشگاه مورد علاقۀ خود پذیرفته شده‌اند، عده‌ای در رشته‌ای پذیرفته شده‌اند که ایده‌آلشان نبوده است، و عده‌ای نیز از ادامۀ راه، بازمانده و در هیچ یک از انتخاب‌های خود نتوانسته‌اند که پذیرفته شوند. چه آنان که به رشتۀ دانشگاهی مورد علاقۀ خویش راه یافته و چه آنان که نتوانسته‌اند در رشته‌ای که دوست داشته‌اند، پذیرفته شوند باید بدانند که این، ابتدای راه است و نباید همه چیز را تمام شده فرض کنند.  
    شما تنها باهوش دانشگاه نیستید!
    چند سال پیش، در همایش معرفی رشته‌های یکی از دانشگاه‌های مطرح کشور، یکی از حاضران پرسید: «اگر دانشجویی سطح علمی بالاتری نسبت به سایر دانشجویان داشته باشد، آیا می‌تواند واحدهای دانشگاه را سریع‌تر پاس کند؟ اصلاً دانشگاه چه امکاناتی برای دانشجویان باهوش و نابغه دارد؟»
    آن روز، رییس دانشکدۀ مهندسی برق دانشگاه گفت: «شما وارد دانشگاه بشوید و سطح دروس و سایر  دانشجویان را ببینید؛ آن وقت اگر برتر از سایرین بودید، در این باره با هم صحبت خواهیم کرد!»
    این حس خودبزرگ بینی و برتر بودن، گاه در برخی از رتبه‌های برتر آزمون سراسری مشاهده می‌شود؛ البته عمر این حس چندان طولانی نیست و اکثر مواقع در همان ترم اول از بین می‌رود، اما باعث می‌شود تا برخی از دانشجویان در همان ترم اول، احساسات متناقضی را تجربه کنند. جوانی که تا پیش از ورود به دانشگاه، تصور می‌کند که نبوغی قابل توجه دارد و از سایر همکلاسی‌های خود، یک سر و گردن بالاتر است، در دانشگاه، وقتی با دانشجویانی باسوادتر و باهوش‌تر از خود روبرو می‌شود، ناگهان از قلۀ رؤیایی خود به زیر می‌افتد و گاه نگران و مضطرب می‌شود؛ از همین رو، داوطلبان دارنده رتبه‌های برتر باید دقت داشته باشند که قرار است در کلاسی بنشینند که سایر دانشجویان نیز در سطح آنها هستند، و اگر در مدرسۀ خود از لحاظ علمی بهترین دانش‌آموز کلاس بوده‌اند، در دانشگاه کنار دانشجویانی می‌نشینند که آنها نیز در مدرسه جزو بهترین‌ها بوده‌اند و سطح علمی بالایی دارند.
    این رشته، انتخاب اصلی من نبود
    بارها گفته‌ایم و همچنان معتقدیم که نباید به امید پذیرش در دانشگاه، هر رشته‌ای را انتخاب کرد. اگر شما به رشته‌ای علاقه‌مند نیستید یا می‌دانید که توانمندی لازم را برای مطالعه و موفقیت در رشته‌ای ندارید، نباید آن رشته را انتخاب کنید؛ اما اگر شما در رشته‌ای پذیرفته شده‌اند که ایده‌آل شما نیست، نگران نباشید؛ زیرا بسیاری از ما، ایده‌آل‌هایمان، نه بر اساس شناخت، بلکه بر پایۀ هنجارها یا سلیقۀ خانواده یا جامعه است؛ در نتیجه، وقتی وارد دانشگاه می‌شوید و از نزدیک با واحدهای درسی و محیط دانشگاه یا دانشکده آشنا می‌شوید، این امکان زیاد است که حتی از رشتۀ تحصیلی خود رضایت کامل پیدا کنید و از اینکه در این رشته پذیرفته شده‌اید، خشنود نیز باشید.
    از سوی دیگر، شما می‌توانید در مقاطع بالاتر، رشتۀ تحصیلی خود را تغییر دهید؛ به عبارت دیگر، راه برای ورود به رشته‌ای که ایده‌آل شما بوده است، بسته نیست؛ پس به جای اینکه از روز اول با دلمردگی و انرژی منفی وارد دانشگاه شوید، به دنبال نکته‌های مثبت و جاذبه‌های رشته و دانشگاه محل تحصیل خود باشید.    
    قبول نشدن در کنکور، پایان راه نیست
    اینکه قبول نشدن در کنکور را خیلی بزرگ کنیم و از آن شکستی غیرقابل جبران بسازیم، اشتباه است. افرادی بوده‌اند که در بهترین دانشگاه‌ها درس خوانده‌اند، اما در ادامه مسیر دانش اندوزی، به خاطر نداشتن برنامه و متوقف کردن تلاش تحصیلی‌شان، نتوانسته‌اند به موفقیت چشمگیری در بازار کار دست پیدا کنند؛ از سوی دیگر، بسیاری از هنرمندان موفق و عالمان حوزه‌های دیگر را می‌توانیم مثال بزنیم که بدون تحصیلات دانشگاهی نیز توانسته‌اند در حوزه کاری خود موفق باشند.
    هر داوطلبی باید بپذیرد که در آزمون سراسری، احتمال شکست یا موفقیت وجود دارد، و اگر داوطلبی در کنکور نتوانست در رشته مورد نظر خود پذیرفته شود یا اصلاً در هیچ یک از انتخاب‌های خود پذیرفته نشد، نباید به مقایسه خود با دیگران بپردازد یا قبول نشدن در کنکور را نشانی از ناتوانی خود بداند. والدین نیز نباید زندگی  فرزندانشان را به نتیجه کنکور گره بزنند؛ زیرا نسل آینده‌ساز این کشور، در کنار تحصیلات دانشگاهی، به آموزش‌های دیگری نیز نیاز دارد؛ آموزش‌هایی که باید منجر به ارتقاء هوش هیجانی آنها شود؛ یعنی باید توانایی انگیزه دادن به خود و (در شرایط دشوار و سرخوردگی) پشتکار لازم را داشته باشند و بتوانند خواسته‌ها، هیجان‌ها و استرس خود را کنترل کنند و با تفکیک و تشخیص درست احساسات خود، بتوانند با دیگران همدلی و همفکری داشته باشند.

    یک داوطلب، به عنوان نسل آینده‌ساز جامعه، باید بپذیرد که قرار نیست در زندگی خود فقط به خوشی‌ها تکیه کند و انتظار داشته باشد که همه چیز مطابق میلش پیش برود، و اگر امروز در رشتۀ مورد علاقه‌اش پذیرفته نشد، این به معنای پایان همه چیز و باختن در زندگی نیست، بلکه به این معناست که  در این برهه از زمان، به بخشی از اهداف یا آرزوهایش دست نیافته‌است؛ پس، به جای آنکه بگوید «من کم آورده‌ام» و خود را در امواج ناامیدی غرق کند، لازم است که  راه‌های غلبه بر ناامیدی را فرا بگیرد و خود را از بن بست یاس، نجات دهد.

    ادامه...
  • در جست و جوی نقشه راه موفقیت در کنکور ۹۹(بخش ۱ از ۴)

    برای داوطلبان آزمون سراسری، تشخیص دقیق اولویت­ها، یعنی اینکه چه درسی را از چه پایه‌ای، چه موقع و با چه کیفیتی بخوانند، مساله بسیار مهمی است، و این موضوع به عنوان «نقشه راه» برای رسیدن به پیروزی در آزمون سراسری محسوب می­شود. برای پیمودن راه نرفته و رسیدن به مقصد، حتماً نقشه‌ای لازم است. نقشه‌ راه هر چه‌قدر دقیق‌تر باشد، امکان برنامه‌ریزی را برای مراحل پیشِ‌رو افزایش می‌دهد و از بروز اتفاقات پیش‌بینی نشده، جلوگیری می‌کند.
    ما در اطرافمان، افراد موفق زیادی دیده­ یا حداقل، وصف افراد موفق زیادی را شنیده ­ایم. در حالی ­که برایمان قطعی شده است که همه افراد موفق، لزوماً افراد با استعداد ویژه­ای نبوده­اند، پس چه چیز باعث موفقیت آنها شده است؟ خیلی سریع به این نتیجه می­رسیم که حتماً روش آنها متفاوت بوده است، و وقتی دنبال فهمیدن روش این افراد می­رویم، متوجه می­شویم که این افراد، نه شانس و اقبال زیادی داشته و نه کارهای خارق­ العاده­ ای انجام داده­ اند؛ بلکه از یک نقشه راه برای پیروزی خود استفاده کرده­ اند.
    شما عزیزان هم برای اینکه بتوانید در هر کاری از جمله در آزمون سراسری موفق شوید، باید یک نقشه راه داشته باشید؛ نقشه­ای که از ابتدا تا پایان کنکور، شما را برای بهتر مطالعه کردن و پیروزی و موفقیت بیشتر آماده کند. نقشه راه، همان برنامه­ ریزی است. ممکن است که بسیاری از شما عزیزان برای آمادگی در کنکور ندانید که چگونه برنامه ­ریزی نمایید.
    در واقع، این مشکل، مشکل بسیاری از داوطلبان کنکور است. ما برای اینکه شما را به صورت درستی در مسیر آمادگی برای کنکور، هدایت و راهنمایی کنیم، یک نقشه راه کلی در اختیار شما می­گذاریم. شما می­توانید با توجه به این نقشه راه کلی و خصوصیات خود، یک نقشه راه منحصر به فرد برای خودتان پی­ریزی کنید و با این نقشه، هر چه بهتر و بیشتر به سوی موفقیت و پیروزی گام بردارید.

    به طور کلی می‌توان دوران مطالعه کنکور را به چند بخش تقسیم کرد:

    ۱- مرحله اول: تابستان
    این مرحله، مقطعی است که داوطلب سعی می­کند با مطالعه منابع و تحقیق درباره آن گروه آزمایشی که در آن کنکور می­دهد، در شرایط رقابتی آزمون سراسری قرار گیرد. داوطلب می­تواند به راحتی با استفاده از تابستان، از بسیاری از رقبای خود، که معمولاً از مهر و آبان شروع به مطالعه می‌کنند، پیشی بگیرد. در واقع، تابستان فرصتی است که داوطلب به دور از استرس و فشار، در صورتی که حرکت خود را سرعت ببخشد، یک دور کامل، منابع اصلی این آزمون را مطالعه کند. بهترین مزیت شروع مطالعه از تابستان، تمرین مطالعه پس از سال­ها به صورت مستمر است و در کنار آن، جست و جوی راه­های افزایش بازدهی مطالعه، انتخاب بهترین محل برای مطالعه، قطعی کردن منابع و …، از دیگر مزیت­های شروع زود هنگام مطالعه در تابستان است.
    داوطلب با انجام این کار، در واقع از مهر و آبان که رقابت جدی می­شود، دیگر قرار نیست که تازه با منابع آشنا شود و پس از آن مدتی طول بکشد تا در فضای کنکور قرار گیرد. این نکته در رقابت نفس‌گیر کنکور، بسیار حایز اهمیت است؛ از سوی دیگر، این زمان برای داوطلبانی که هنوز مشغول به تحصیل هستند و مجبور هستند مدتی را در طول سال تحصیلی به گذراندن درس­های خود بگذرانند فرصت بسیار خوبی است. در این مقطع توصیه می­کنیم که داوطلبان چند کار را به صورت جدی دنبال کنند:
    یک- تحقیق دقیق و گسترده درباره منابع آموزشی و کمک آموزشی آزمون سراسری گروه آزمایشی خود.
    دو- آشنایی با تجربیات و توصیه‌های داوطلبان، استادان و مشاوران.
    سه- انتخاب محل مناسب برای مطالعه.
    چهار- تنظیم ساعت بیداری و مطالعه.
    پنج- تمرین برای افزایش ساعات مطالعه در کنار افزایش بازدهی و تمرکز.
    شش- مطالعه منابع اصلی تا حد امکان و کاهش بار استرس حجم منابع.
    بهتر است که داوطلب، بیش از نیمی از منابع را به طور کامل مطالعه کند. انجام این کار، فارغ از اینکه دقیقاً داوطلب می­تواند مجدداً مطالب را به خاطر بیاورد یا خیر، به دلیل تاثیر بر سرعت دورهای بعدی مطالعه و آشنایی با کلیت مطالب، بسیار مهم است.
    ادامه...
  • ۱۰۰ گام کلیدی برای موفقیت در کنکور ۹۹(گام سوم: دانش آموزان سال یازدهم چه مطالبی را در تابستان مطالعه کنند؟)

    دانش آموزان  سال یازدهم چه مطالبی را در تابستان مطالعه کنند؟

    – میخوام رتبه کنکورم خیلی خوب بشه، چی باید بخونم؟

    – چه درس هایی رو تابستون باید بخونم تا کارم راحت تر بشه؟

    کلیات:

    کنکوری هایی که تابستون سر کلاس درس حاضرند، نسبت به کسایی که خونه هستن کار راحت تری دارن و بیشتر برنامه مطالعه ی اون ها توسط مدرسه تکمیل میشه و ساعت های خالی بعد از مدرسه هم صرف خوندن دروسی میشه که تو مدرسه یاد گرفتن. اما اگه شما جزء دانش آموزایی هستین که کلاس های مدرسه تون دایر نیست، نباید اجازه بدید که وقتتون الکی هدر بده و حواستون رو حسابی جمع کنید تا از وقتتون نهایت بهره رو ببرید.

    رعایت نکات زیر برای اون دسته از داوطلبایی که تابستون مدرسه نمیرن خیلی مهمه(شمایی هم که تابستون سر کلاس درس حاضر میشین توجه کنید)

    – اول اینکه نباید تو دروس پایه مشکلی داشته باشید، چون بعدا حسابی کار دستتون میدن. مثلا اگه رایاضی پایه رو یاد نگرفته باشید، از ریاضیات سال چهاردم(دوازدهم نظام جدید) چیز خاصی نمی فهمید.

    – دوم اینکه با تمام توان دروس سال یازدهم رو جمع بندی کنید. حالا دلیلش چیه؟ چون تسلط پیدا کردن روی درس های سال یازدهم که تازه تموم شده و همین چند وقت پیش کلی وقت رو صرف خوندن امتحانات نهایی کردید، خیلی مقرون به صرفه تر از درس های سال دهم هست که کلی از مطالبش رو در گذر زمان فراموش کردید.

    – سوم اینکه سعی کنید همرام مطالعه درس های سال یازدهم، مطالب مرتبطشون از سال دهم یا حتی دوازدهم رو هم بخونید تا از زمان موجود به بهترین شکل ممکن استفاده کنید و بعدا دوباری کاری نکنید.

    توصیه ها و راهکارها:

    – مطالبی که برای امتحان نهایی خونده بودید، لازم هستند نه کافی، یعنی برای کنکور باید خیلی دقیق تر، عمیق تر و سخت گیرانه تر بخونید. اون هم با دید تست زنی.

    – با توجه به اهمیت خیلی بالای درس های عمومی و سخت تر و مفهومی شدن سوالات این دروس، سعی کنید تو درس ادبیات، مبحث آرایه های ادبی، تو درس عربی، قواعد، تو درس دین و زندگی، پیام آیات و روایات و تو درس زبان انگلیسی، لغات رو تو تابستون بخونید.

    – از همین تابستون شروع به خلاصه نویسی کنید، چون وقت به اندازه کافی دارید و خلاصه هاتون بعدا مخصوصا تو دوران عید و دوران جمع بندی خیلی خیلی به کارتون میاد.

    جمع بندی:

    خشت اول گر نهد معمار کج           تا ثریا می رود دیوار کج

    – مطالعه در تابستان خشت اولی است که دانش آموزان برای کنکور می گذارند.بنابراین اگر عمل حساب نشده ای انجام بدهند، زمان بسیار زیادی را از دست خواهند داد و چه بسا مجبور به مطالعه دوباره بعضی از دروس شوند.

    – مطالعه دروس سال دوازدهم در تابستان باید کاملا حساب شده و تحت نظر یک مشاور باسواد و با تجربه انجام شود. در حالت کلی توصیه نمیشود دانش آموزان بیش از ۲۰ درصد مباحث سال دوازدهم(آن هم با در نظر گرفتن مباحث مرتبط و پیش نیاز از پایه) را در تابستان مطالعه کنند و بهتر است مطالب پایه را تا رسیدن به تسلط کامل به طور اصولی مطالعه کنند.

    منبع:مهر و ماه

    ادامه...
  • ۱۰۰ گام کلیدی برای موفقیت در کنکور ۹۹(گام دوم: فارغ التحصیلان چه مطالبی را در تابستان بخوانند؟)

    -فارغ التحصیلان چه مطالبی را در تابستان بخوانند؟

    – برای اینکه امسال مثل سال قبل نشه چیکار باید بکنم؟

    – امسال دیگه میخوام رتبه خوبی بیارم، فقط بگید من چیکار کنم؟

    کلیات:

    شما تو فصل تابستون علاوه بر مطالعه دروس پایه(سال دوم و سوم نظام قدیم یا دهم و یازدهم نظام جدید)، باید قسمت هایی از دروس سال چهارم یا سال دوازدهم که البته مرتبط با پایه هستند رو هم بخونید. پس به ترتیب مراحل زیر دقت کنید و از اون ها برای مطالعه استفاده کنید:

    – قدم اول مشخص کردن نقاط ضعفه. باید قسمت هایی رو که قبلا خوب نخونده بودید رو پیدا کنید و با رعایت پیش نیازها شروع به خوندنشون کنید. اگه تو تابستون بتونید به این مباحث سر و سامون بدید واقعا کار بزرگی انجام داده اید. بهتره که ۲۰ درصد از زمان مطالعه روزانه رو به برطرف کردن نقاط ضعف اختصاص بدید.

    – قدم بعدی اینه که از هر گروه از دروس پایه، یک درس رو انتخاب کنید و سعی کنید و با حل تمرین و تست کافی روی اون بطور کامل تسلط پیدا کنید.

    – اگه فرصت شد از مطالب سال چهارم نظام قدیم(سال دوازدهم نظام جدید) هم بخونید ولی یادتون باشه این اولویت آخر شماست.

    توصیه ها و راهکارها:

    – برای مشخص کردن نقاط ضعفتون می تونید از کارنامه آزمون های سال قبل استفاده کنید یا اینکه چند روز رو به امتحان گرفتن از خودتون اختصاص بدید تا بخوبی نقاط ضعف و قوتتون رو شناسایی کنید.

    – اگه وضعیتتون خیلی درامه و به قول معروف بیرون باغ بسر می برید، خوندن پایه باید اولویت اصلی شما باشه، مثلا تو درس ریاضی باید از قوانین توان و تجزیه ها شروع کنید و بتدریج به مباحث سخت تر برسید.

    – به فکر دروس عمومی هم باشید. مثلا می تونید با خوندن قسمت های سختی مثل پیام آیات و روایات درس دین و زندگی یا آرایه های ادبی درس ادبیات تو فصل تابستون، برای یکسال خیالتون رو راحت کنید، فقط بشرط اینکه مطالب خونده شده رو به موقع مرور کنید.

    جمع بندی:

    افراد فارغ التحصیل معمولا دو تا مشکل بزرگ دارند:

    -نخست به دلیل شکستی که در کنکور پیشین داشته اند، ممکن است به لحاظ روحی-روانی و انگیزشی در وضعیت مناسبی قرار نداشته باشند.

    – دوم آنکه یاد دادن موسیقی به کسی که یکسال ساز تشتباه می زده، سخت تر از یاد دادن اون به کسی است که تا بحال ساز رو در دست نگرفته است.

    اما نکته ای که فارغ التحصیلان باید در نظر بگیرند اینه که آنها تجربه بیشتری نسبت به دانش آموزان دارند و با یک اراده قوی و برنامه ریز مناسب و البته عدم ارتکاب مججد اشتباهات سال گذشته، میتوانند نتیجه ای بسیار درخشان تر از سال قبل بگیرند و به رقیبی سر سخت و دست نیافتنی برای سایرین تبدیل شوند.

    منبع:مهروماه

    ادامه...
  • ۱۰۰ گام کلیدی برای موفقیت در کنکور ۹۹(گام اول:چرا رتبه های برتر کنکور از تابستان شروع به درس خواندن می کنند؟)

    – چرا رتبه های برتر کنکور از تابستان شروع به درس خواندن می کنند؟

    – مگه امسال چه فرقی با سال های قبل داره که به جای اول مهرماه باید از تابستون درس بخونیم؟

    – تابستون رو گذاشتن برای استراحت، من که حال درس خوندن ندارم.

    – من که تابستون خوب درس نخوندم چیکار کنم؟

    کلیات:

    لطفا یه حساب دو دو تا چهار تا بکنید و ببینید کتاب های سال دوم، سوم و چهارم(برای بچه های نظام قدیم) و کتاب های سال های دهم و یازدهم و دوازدهم(برای بچه های نظام جدید) روی هم چند تا میشن و آیا می تونید این همه کتاب رو تو ۹ ماه(حالا یه کمی کمتر یا بیشتر) بخونید؟

    البته اشتباه نکنید. منظور من از خوندن، روخوانی ساده نیست بلکه خوندنی هست که بتونید با اون تست بزنید و روش های درست تست زنی رو یاد بگیرید. در حقیقت باید سیر تا پیاز مطالب رو خوب و کامل بلد باشید و موقع خوندن مطالب، هیچ چیزی رو از قلم نندازید.

    برای همین این همه تاکید می کنیم که باید از تابستون شروع به درس خوندن برای کنکور بکنید، چون اگه مطالعه کردن رو به مهرماه و بعد از اون موکول کنید، این همه کتاب جمع نمیشن و خیلی از مطالب دست نخورده باقی می مونن و فقط خدا می دونه که با این درس خوندن نصفه و نیمه، سر جلسه کنکور چیکار می خواهید بکنید.

    توصیه ها و راهکارها:

    – بچه درس خون ها از تابستون شروع میکنن به درس خوندن و به خوبی از این فرصت استفاده می کنند. یعنی اگه درس خوندن تو تابستون رو جدی نگیرید، نتیجه اش میشه عقب افتادن از چندین هزار داوطلبی که از تابستون با قدرت شروع کرده اند.

    – اگه خوب برنامه ریزی کنین، هم وقت برای تفریح و استراحت کردن دارید و هم برای درس خوندن. پس قرار نیست کل تفریحاتتون رو متوقف کنید و از صبح تا شب درس بخونید.

    – از اونجایی که تابستون فرصت بیشتری نسبت به روزهای طول سال دارید و پرانرژی هم هستین، بعضی از مطالب سخت و چالشی دروس پایه رو بخونید تا خیالتون از بابت جمع شدنشون در طول سال تحصیلی راحت باشه تا خیلی بابت این موضوع استرس نداشته باشید.

    – اگر که زمانی به جز تابستون این متن رو می خونید، باز هم برای قبول شدن تو کنکور امید داشته باشید ولی خب همونطور که گفتم باید قبول کنید که یک مقدار از رقیبای جدیتون عقب تر هستید.

    – از طرفی هم یک گروه عظیمی از رقباتون رو فارغ التحصیلان تشکیل میدن، کسایی که یکسال درگیر فرایند کنکور بوده اند و مسلما از دانش آموزی که تازه برای اولین بار می خواد کنکور بده، جلوتر هستند و این باعث میشه که اهمیت درس خوندن تو تابستون دو چندان بشه.

    جمع بندی:

    مطالعه در تابستان چند سالی است که به شدت پررنگ تر از گذشته شده است و علاوه بر بسیاری از مدارس که کلاس خود را از تیرماه شروع می کنند، آزمون های بسیاری از موسسات نیز از تابستان آغاز می شود. دانش آموزان به این علت که تاکنون با چنین حجم عظیمی از دروس مواجه نشده بوده اند، ممکن است درک صحیحی از اهمیت شروع خوب در تابستان نداشته باشند و به راحتی و به خیال این که زمان کافی در اختیار دارندف این فرصت طلایی را برای مطالعه دروس از دست بدهند، در صورتی که اولین قدم در کسب نتیجه عالی در کنکور سراسری، شروع خوب و پرقدرت همراه با یک برنامه ریزی دقیق و اصولی در تابستان است.

    منبع:مهروماه

    ادامه...
  • دیروز کنکور؛ امروز زندگی(بخش ۲ از ۲)

    با این حال، و بنا به آنچه در بخش پیشین این مقاله گفته شد، توصیه ما به داوطلبان کنکور در این فرصت چند هفته‌ای که تا زمان اعلام نتایج اولیه آزمون سراسری ۹۸ و مهلت انتخاب رشته باقی مانده، آن است که در این فرصت ارزشمند و پس از یک استراحت کوتاه و پُر شور و نشاط، به شناسایی علایق علمی و تحصیلی خود و همچنین بررسی رشته‌های تحصیلی مورد نظر در گروه آزمایشی خود، که در آزمون آن شرکت کرده‌اند، بپردازند.
    در واقه بایستی با جمع‌بندی اطلاعات و آگاهی‌‌هایی که از طریق والدین، فارغ‌التحصیلان رشته‌های مورد نظر، دانشجویان، مشاوران آموزش و پرورش، آشنایان و اطرافیان و همین ‌طور دوستانی که در سال‌های پیش در رشته‌های مورد نظر آنها تحصیل کرده و پس از فارغ‌التحصیلی در یکی از شغل‌های مرتبط با رشته تحصیلی‌شان مشغول به کار در یکی بخش‌های دولتی یا غیردولتی شده‌اند، به دست می‌آورند، از هم‌ اکنون به انتخاب رشته‌ تحصیلی خود به صورت ذهنی بپردازند تا در مهلتی که در اواسط مردادماه از سوی سازمان سنجش برای انجام این کار تعیین خواهد شد، بتوانند با ذهنی باز و داشتن آگاهی‌های لازم در مورد هر رشته، به انجام این کار در فضایی آرام اقدام کنند و بدین ‌ترتیب بتوانند در یکی از رشته‌های دانشگاهی، که مورد نظر آنها بوده یا نزدیک‌ترین رشته به رشته اید‌ه‌آل آنهاست، پذیرفته شده و به ادامه تحصیل بپردازند؛
    ضمن آنکه هم‌ اکنون بهترین فرصت اندیشیدن و برنامه‌ریزی درسی برای کسانی است که با توجه به نحوه گذراندن آزمونشان، از همین الان مطمینند که در هیچ رشته‌ای یا حداقل در رشته دلخواهشان که مورد نظر آنهاست پذیرفته نمی‌شوند؛ پس بهتر است که این دسته از داوطلبان نیز از این فرصت‌ها نهایت استفاده را ببرند و آن را غنیمت بدانند و به برنامه‌ریزی دقیق برای حضور موفقیت‌آمیز در آزمون سراسری سال آینده بپردازند.
    ادامه...
  • دیروز کنکور؛ امروز زندگی(بخش ۱ از ۲)

    با برگزاری آزمون سراسری سال ۱۳۹۸ و رقابت علمی تنگاتنگ صدها هزار داوطلب در بزرگترین و مهم‌ترین مسابقه علمی سالانه کشور، فعلاً همه چیز برای داوطلبان این آزمون، تمام شده است و اکنون فصلی برای یک زندگی پُر شور و نشاط و بدون کنکور است؛ یک زندگی معمولی با تمام فراز و نشیب‌هایی که در گذراندن آن با آنها مواجهیم.
    تاکید ما روی این موضوع و بیان این مقدمه، بیش از آنکه بخواهد از امری بدیهی سخن بگوید، پافشاری بر نکته‌ای است که ما بارها با عبارات گوناگون در قالب گفتارهای این ستون و همچنین مجموعه مقالاتی که درباره آمادگی داوطلبان کنکور در این نشریه منتشر کرده‌ایم، آورده‌ایم، و این نکته عبارت است از آنکه: کنکور، تنها بخشی از زندگی است و تمام زندگی نیست.
    اگر هر داوطلبی به این نکته توجه کافی داشته باشد، به آسانی خواهد توانست با مساله‌ای به نام «کنکور» کنار بیاید و در صورت عدم قبولی در رشته مطلوب خود، آن را در درون خویش هضم کند و همچنین در صورت کسب موفقیت نسبی یا کامل در آن، قادر به ایجاد ظرفیت لازم در وجود خود برای مغرور نشدن به این پیروزی باشد و بتواند به این مهم دست پیدا کند که کنکور، تنها یک راه (از میانِ راه‌های گوناگون) برای رسیدن به موفقیت است؛ نه یک هدف.
    Unknown Objectپرداختن به موارد ذکر شده در سطرهای بالا، از آنجا لازم می‌آید که بدانیم هزاران داوطلب آزمون سراسری، همه ساله در مواجه شدن با عدم موفقیت در این آزمون یا پذیرفته نشدن در رشته یا دانشگاه دلخواه خود، به نوعی آینده و آرمان و در یک کلام، زندگی خویش را به اشتباه تباه شده می‌پندارند و تمام پل‌هایی که ما را به شور و شعف‌ها و شادی‌های قابل دسترس در یک زندگی سرشار از نشاط و حرکت آفرین پیوند می‌زنند، از پیش خراب شده می‌بینند.
    این اشتباه از آنجا ناشی می‌شود که اکثراً در ذهن خود، موفقیت در «کنکور» را یک رستگاری عظیم و شکست در آن را نیز یک فرجام تلخ ترسیم می‌کنیم و به صورت «صفر و یک»ی  به آن می‌اندیشیم؛ اما غافل از آنکه، همان‌گونه که گفته شد، کنکور، تنها بخشی از زندگی است، تمام زندگی نیست، و اگر دیروز کنکور برگزار شد، امروز زمانی برای زندگی است و در نهایت هر عدم موفقیتی از این دست، می‌تواند مقدمه پیروزی‌های بزرگ بعدی در عرصه زندگی باشد.
    نکته دیگری که در ارتباط با بحث پیشگفته یادآوری آن در این مقاله لازم می‌آید این است که با توجه به کاهش نسبی داوطلبان آ‌زمون سراسری در سال‌های اخیر و همین ‌طور افزایش ظرفیت رشته‌های دانشگاهی در گروه‌های آزمایشی مختلف، در اکثر این گروه‌ها داوطلبان به صورت بسیار گسترده و با درصد قابل توجهی در یکی از رشته‌های انتخابی‌شان پذیرفته می‌شوند و رقابت فشرده میان داوطلبان، تنها بر سر برخی از رشته‌های دانشگاهی پُرطرفدار است و در غیر از این رشته‌ها، اکثریت این داوطلبان ـ همان‌گونه که گفته شد ـ  نباید از پذیرفته شدن در یکی از رشته‌های دانشگاهی مورد نظرشان کاملاً ناامید باشند.
    ادامه...
  • شرط موفقیت: یک درصد نبوغ، ۹۹ درصد عرق ریختن(بخش ۳ از ۳)

    بهترین اثر هستی باش

    پسرک از پدر بزرگش پرسید: پدر بزرگ ! درباره چه می‌نویسی؟
    پدر بزرگ پاسخ داد: درباره تو پسرم؛ اما مهم‌تر از آن چه می‌نویسم، مدادی است که با آن می‌نویسم. می‌خواهم وقتی بزرگ شدی، تو هم مثل این مداد بشوی!
    پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد و چیز خاصی در آن ندید و گفت: اما این هم مثل بقیه مداد‌هایی است که دیده‌ام !
    پدر بزرگ گفت: بستگی دارد که چطور به آن نگاه کنی. در این مداد پنج صفت هست که اگر به دستشان بیاوری برای تمام عمرت با دنیا به آرامش می‌رسی.
    صفت اول: 
    می‌توانی کارهای بزرگ کنی؛ اما هرگز نباید این نکته مهم و کلیدی را فراموش کنی که دستی وجود دارد که هر حرکت تو را هدایت می‌کند. اسم این دست، خداست. او همیشه باید تو را در مسیر اراده‌اش حرکت دهد.پس همیشه و در هر شرایطی به خدا توکل کن.
    صفت دوم:
    باید گاهی از آنچه که می‌نویسی دست بکشی و از مداد تراش استفاده کنی. این کار باعث می‌شود که مداد کمی رنج بکشد؛ اما آخر کار، نوکش تیزتر می‌شود و اثری که از خود به جا می‌گذارد، ظریف‌تر و باریک‌تر خواهد بود؛ پس بدان که باید رنج‌هایی را تحمل کنی؛ چرا که این رنج‌ها باعث می‌شود تا انسان بهتری شوی.
    صفت سوم:
     مداد همیشه اجازه می‌دهد که برای پاک کردن یک اشتباه، از پاک کن استفاده کنیم. بدان که تصحیح یک کار خطا، کار بدی نیست؛ در واقع برای اینکه خودت را در مسیر درست نگه‌داری، لازم  است.
    صفت چهارم:
     چوب یا شکل خارجی مداد، مهم نیست؛ زغالی اهمیت دارد که داخل چوب است؛ پس همیشه مراقب باش که در درونت چه خبر است.
    صفت پنجم:
     مداد همیشه اثری از خود به جا می‌گذارد؛ پس بدان هر کار که در زندگی‌ات می‌کنی، ردّی از تو به جا می گذارد و سعی کن نسبت به هر کاری که می‌کنی، هشیار باشی و بدانی که چه می‌کنی.
    ادامه...
  • شرط موفقیت: یک درصد نبوغ، ۹۹ درصد عرق ریختن(بخش ۲ از ۳)

    ناشنوا باش، وقتی همه از محال بودن آرزوهایت سخن می‌گویند
    چند قورباغه از جنگلی عبور می‌کردند که ناگهان دو تا از آنها به داخل گودال عمیقی افتادند. بقیه قورباغه‌ها در کنار گودال جمع شدند و وقتی دیدند که گودال چقدر عمیق است، به دو قورباغه دیگر گفتند که چاره‌ای نیست؛ شما بزودی خواهید مرد. دو قورباغه، این حرف‌ها را نادیده گرفتند و با تمام توانشان کوشیدند که از گودال بیرون بپرند؛ اما قورباغه‌های دیگر دایماً به آنها می‌گفتند که دست از تلاش بردارید؛ زیرا شما خواهید مرد. بالاخره یکی از دو قورباغه، دست از تلاش برداشت و بی درنگ به داخل گودال پرتاب شد و مرد.
    اما قورباغه دیگر با حداکثر توانش برای بیرون آمدن از گودال تلاش می‌کرد. بقیه قورباغه‌ها فریاد می‌زدند که دست از تلاش بردار؛ اما او با توان بیشتری تلاش می‌کرد و بالاخره از گودال خارج شد.  وقتی از گودال بیرون آمد، بقیه قورباغه‌ها از او پرسیدند: مگر تو حرف‌های ما را نشنیدی؟ معلوم شد که قورباغه ناشنواست؛ در واقع او تمام این مدت فکر می‌کرده است که دیگران او را تشویق می‌کنند !
    یا با تلاش پرواز کن یا همچون کرم بخز !
    مردی یکپیله پروانه پیدا کرد و آن را با خود به خانه برد. یک روز سوراخ کوچکی در آنپیله ظاهر گشت. مرد که این صحنه را دید به تماشای منظره نشست. ساعت‌ها طول کشیدتا آن پروانه توانست با کوشش و تقلای فراوان، قسمتی از بدن خود را از آن سوراخکوچک بیرون بکشد.پس از مدتی به نظر رسید که آن پروانه هیچ حرکتی نمی‌کند و دیگر نمی‌تواند خود را بیرون بکشد؛ بنابراین، مرد تصمیم گرفت که به پروانه کمک کند.
    او یک قیچی برداشت و با دقت بسیار، کمی آن سوراخ رابزرگتر کرد. بعد از این کار، پروانه براحتی بیرون آمد؛ اما چیزهایی عجیب به نظر می‌رسید: بدن پروانه ورم کردهبود و بال‌هایش چروکیده بود. مرد همچنان منتظر ماند. او انتظار داشت که بال‌های پروانه بزرگ و پهن شود تا بتواند این بدن چاق را در پرواز تحمل کند؛ اما چنین اتفاقی نیفتاد. در حقیقت، پروانه ما باقی عمر خود را به خزیدن به اطرافبا بال‌های چروکیده و تن ورم کرده گذراند و هرگز نتوانست پرواز کند.
    آنچه این مرد با شتاب و مهربانی خود انجام داد، سبب ایناتفاق بود. سوراخ کوچکی که در پیله وجود داشت حکمت خداوند متعال بود.پروانه باید این تقلا را انجام می‌داد تا مایع موجود در بدن او وارد بال‌هایششود تا بال‌هایش شکل لازم را برای پرواز بگیرند.

    این نکته مهم و کلیدی را همواره به خاطر داشته باشیم که بعضی از مواقع، تلاش و کوشش و تحمل مقداری سختی، همان چیزی است که ما در زندگیبه آن نیاز داریم. اگر خداوند این قدرت را به ما می‌داد که بدون هیچ مانعی به اهداف خود برسیم، آن‌گاه چنین قدرتی که اکنون داریم، نداشتیم.

    ادامه...
  • شرط موفقیت: یک درصد نبوغ، ۹۹ درصد عرق ریختن(بخش ۱ از ۳)

    سخت است؛ حداقل برای بیشتر دانش آموزان سخت است که یک سال از تفریحات خود بزنند، مدیریت زمانی سفت و سختی داشته باشند، علاوه بردرس‌های سال چهارم، درس‌های سال‌های گذشته را نیز دوره کنند و خود را برای یک آزمون تستی جامع که تمام دروس مهم را در بر می‌گیرد، آماده سازند؛ اما باید پذیرفت که انسان در مواجهه با سختی‌ها آبدیده و آماده پذیرش مسؤولیت‌های مهم می‌شود.
    به جرات می‌توان گفت که تمام دانشمندان، هنرمندان و ورزشکاران، با عبور از گذرگاه سختی‌ها و ناملایمت‌ها و تحمل مشکلات و سختی های فراوان، توانسته‌اند به موفقیت برسند. به قول توماس ادیسون، بزرگترین مخترع  جهان، «موفقیت، یک درصد نبوغ و  ۹۹ درصد عرق ریختن است.»
    در این سلسله از مقالات، چند داستان از تلاشی پیگیر و نترسیدن از شکست برای رسیدن به پیروزی را می‌خوانید. باشد که شما نیز در راه رسیدن به مقصود،با توکل به قدرت لایزال الهی به جنگ ناملایمات بروید و از سختی‌ها نهراسید و در نهایت با تلاش و زحمت روزافزون،پیروز و سربلند باشید.
    وقتی نقطه ضعف، عامل موفقیت می‌شود!  
    کودکی ده ساله که دست چپش به دلیل یک حادثه رانندگی از بازو قطع شده بود، برای تعلیم فنون رزمی جودو به یک استاد سپرده شدپدر کودک اصرار داشت که استاد از فرزندش یک قهرمان جودو بسازد !
     استاد پذیرفت و به پدر کودک قول داد که یک سال بعد، می‌تواند فرزندش را در مقام قهرمانی کل باشگاه‌ها ببیند ! در طول شش ماه، استاد فقط روی بدن سازی کودک کار کرد و در عرض این شش ماه، حتی یک فن جودو را به او تعلیم نداد.
    بعد از شش ماه خبر رسید که یک ماه بعد، مسابقات محلی در شهر برگزار می‌شود. استاد به کودک ده ساله فقط یک فن آموزش داد و تا زمان برگزاری مسابقات روی آن تک فن کار کرد. سرانجام مسابقات انجام شد و کودک توانست در میان اعجاب همگان، با آن تک فن، همه حریفان خود را شکست دهد.
    سه ماه بعد، کودک توانست در مسابقات بین باشگاه‌ها نیز با استفاده از همان تک فن برنده شود. وقتی مسابقات به پایان رسید، در راه باز گشت به منزل، کودک از استاد راز پیروزی‌اش را پرسید.
    استاد گفت: دلیل پیروزی تو سه چیز بود: اول اینکه  به همان یک فن بخوبی مسلط بودی. دوم اینکه تنها امیدت همان یک فن بود، و سومین دلیل پیروزی تو این است که تنها راه شناخته شده برای مقابله با این فن، گرفتن دست چپ حریف است که تو چنین دستی نداری !
    ادامه...
  • تست زنی؛ فاکتوری بسیار مهم و کلیدی برای موفقیت در کنکور(بخش اول)

     سعید، نگاهی به ساعت انداخت. وقت تقریباً تمام شده بود. او فقط می‌توانست نگاه کوتاه دیگری به دفترچه کرده و ببیند آیا همه سؤالاتی را که می‌دانسته جواب داده است یا نه. یادش افتاد که پاسخنامه را هم باید کنترل کند تا پاسخ سؤالات جابجا نشده و مشکل دیگری در میان نباشد. دیگر وقت تمام شده بود. دفترچه سؤالات، ساعت و پاسخنامه را روی میز گذاشت. لباس‌هایش را عوض کرد و مادرش را به آرامی صدا و زد و از او خواهش کرد تا یک استکان چای برایش آماده کند. سپس آماده شد تا جواب‌هایش را تصحیح کند. در همین هنگام به یاد جلسه کنکور پارسال افتاد. درس‌هایش را بخوبی مطالعه کرده و با آمادگی مناسبی در جلسه کنکور حاضر شده بود، اما بر خلاف انتظار و توقعی که داشت، در جلسه آزمون نتوانست به طور مطلوب از عهده تست زدن برآید و همین موضوع باعث شد تا با وجود وقت زیادی که برای سؤالات گذاشت، باز هم نتواند هیچ ایده و فکر خاصی به ذهنش برسد. انگار برای اولین بار بود که چنین مطالبی را می‌دید.

    در همان جلسه آزمون بود که ناگهان سعید روحیه خود را از دست داد و تمام زحمت و تلاش خود را از بین رفته دید. سعید، حالا لبخندی حاکی از امیدواری و رضایت به لب داشت و می‌دانست که از تجربه پارسال بخوبی درس گرفته است و دیگر اشتباه گذشته را تکرار نخواهد کرد؛ اشتباهی که به قیمت یک سال تلاش او تمام شد؛ البته مقصر و عامل اصلی این موضوع هم بیشتر از همه، خود سعید بود؛ زیرا با وجود اهمیت تست‌زنی و آگاهی بر شیوه های درست آن و نقشی که تست زنی در کنکور دارد، سعید، وقت زیادی از برنامه درسی خود را به این کار اختصاص نداده بود و به همین دلیل هم در کنکور با مشکل مواجه شد.
    Unknown Object
    سعید، پس از آزمون، برای کنکور سال بعد بخوبی درس خواند و با کمک و مشاوره گرفتن از کنکوری‌های موفق و مشاوران با تجربه، وقت مناسبی را در برنامه درسی جدیدش به تست زنی اختصاص داد و با تلاش و تمرین زیاد به مطالعه و تست زنی ادامه داد؛ به طوری که کم کم در آزمون ها و تست زنی در منزل، به بهترین حد خود رسید. سعید، مشکل خود را بخوبی حل کرد؛ البته برای حل این مشکل، بهایی نیز پرداخت. قصه سعید بخوبی تمام شد، اما هر سال در کنکور، داوطلبان زیادی هستند که به دلیل آشنایی کافی نداشتن با تست زنی و شیوه های درست آن، قبل از کنکور و همچنین در جلسه آزمون دچار مشکل می شوند. این مشکل به حدی در میان بعضی از داوطلبان، بزرگ و قابل توجه است که با وجود مطالعه کافی و توقع کسب رتبه و تراز خوب، نمی‌توانند به هدف خود برسند یا از تلاش خود، نتیجه مورد نظر را بگیرند. به همین دلیل، ما در این مقاله سعی داریم تا شما را با شیوه‌های درست تست‌زنی قبل از کنکور آشنا کنیم تا شما عزیزان از همین الان بتوانید با تمرین و تکرار، از عهده تست زنی در کنکور بخوبی برآیید.
    معمولاً بیشتر داوطلبان بعد از مطالعه هر درس، در پایان هفته یا ماه، تعدادی تست از مباحث مطالعه شده را حل می‌کنند تا از میزان توانایی و اشراف خود به مطالب دروس مطالعه شده مطلع شوند. به این نوع تست زدن، تست زدن تمرینی گفته می‌شود. اگر شما داوطلب عزیز از جمله داوطلبانی هستید که قبلاً برای همه دروس از شیوه تست‌زنی تمرینی استفاده نمی‌کرده‌اید، سعی کنید که حتماً در وقت باقی مانده، تست‌‌زنی تمرینی را در برنامه مطالعاتی خود قرار دهید؛ زیرا انجام این کار باعث می‌شود تا شما به نقاط ضعف و قوت خود در دروس مختلف، بیشتر آشنا شوید. نکته دوم اینکه الان بیشتر داوطلبان، دوره مرور و جمع بندی دروس را در برنامه خود دارند؛ بنابراین، استفاده از تست تمرینی باعث می‌شود تا شما عزیزان به مشکلات و نقاط قوت و ضعف خود بخوبی پی برده و وقت بیشتری را برای آن مباحث درسی بگذارید؛ اما نکته مهم‌تر این است که در هفته‌های پایانی باقی مانده تا کنکور، همه داوطلبان حتماً باید تست زمان‌دار به تعداد زیاد بزنند. تا زمانی که داوطلبی، این شکل از تست‌زنی را انجام ندهد، بخوبی نخواهد توانست در جلسه آزمون سراسری به تست‌زنی صحیح و بهره‌برداری از مطالعات خود بپردازد.
    ادامه...